گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:مرا یارا چنین بی‌یار مگذار ز من مگذر مرا مگذار مگذار

❈۱❈
مرا یارا چنین بی‌یار مگذار ز من مگذر مرا مگذار مگذار
به زنهارت درآمد جان چاکر مرا در هجر بی‌زنهار مگذار
❈۲❈
طبیبی بلک تو عیسی وقتی مرو ما را چنین بیمار مگذار
مرا گفتی که ما را یار غاری چنین تنها مرا در غار مگذار
❈۳❈
تو را اندک نماید هجر یک شب ز من پرس اندک و بسیار مگذار
مینداز آتش اندک به سینه که نبود آتش اندک خوار مگذار
❈۴❈
دمم بگسست لیکن بار دیگر ز من بشنو مرا این بار مگذار

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۴۱

تصاویر

کامنت ها

 عیسی
2015-06-22T05:31:11
شعر رو به صورت زیر در دیوانی خواندم:مرا یارا چنین بی‌یار مگذارز من مگذر مرا مگذار مگذاربه زنهارت درآمد جان چاکرمرا در هجر بی‌ زنهار مگذارطبیب جان نه، بل عیسیّ وقتیمرو، ما را چنین بیمار مگذارمرا گفتی که ما را یار غاریچنین تنها مرا در غار مگذارمینداز اندکی آتش به سینهکه نبود آتش اندک خوار،‌مگذاردمم بگسست لیکن بار دیگرزمن بشنو، مرا این بار مگذارز غم خوردن ملول است این دل منترحم کن مرا غمخوار مگذارخمش گشتم ولی از لطف عامتمرا بی راتی و ادرار مگذار چو دیدی شمس تبریزی در این دلدرون سنیه ات اغیار مگذار