مولانا:کی باشد اختری در اقطار در برج چنین مهی گرفتار
❈۱❈
کی باشد اختری در اقطار
در برج چنین مهی گرفتار
آواره شده ز کفر و ایمان
اقرار به پیش او چو انکار
❈۲❈
کس دید دلی که دل ندارد
با جان فنا به تیغ جان دار
من دیدم اگر کسی ندیدست
زیرا که مرا نمود دیدار
❈۳❈
علم و عملم قبول او بس
ای من ز جز این قبول بیزار
گر خواب شبم ببست آن شه
بخشید وصال و بخت بیدار
❈۴❈
این وصل به از هزار خوابست
از خواب مکن تو یاد زنهار
از گریه خود چه داند آن طفل
کاندر دلها چه دارد آثار
❈۵❈
میگرید بیخبر ولیکن
صد چشمه شیر از او در اسرار
بگری تو اگر اثر ندانی
کز گریه تست خلد و انهار
❈۶❈
امشب کر و فر شهریاریش
اندر ده ماست شاه و سالار
نی خواب رها کند نه آرام
آن صبح صفا و شیر کرار
کامنت ها