گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار گازری در خشم گشت از آفتاب نامدار

❈۱❈
عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار گازری در خشم گشت از آفتاب نامدار
وانگهان چون گازری از گازران درویشتر وانگهان چون آفتابی آفتاب هر دیار
❈۲❈
ناز گازر چون بدید آن آفتاب از لطف خود ابر پیش آورد اینک گازری با کار و بار
گفت تا گازر نخندد من برون نایم ز ابر تا دل او خوش نگردد من نباشم برقرار
❈۳❈
دسته دسته جامه‌های گازران از کار ماند تا پدید آید که گازر اختیارست اختیار
هر کی باشد عاشق آن آفتاب از جان و دل سر ز خاک پای گازر برندارد زینهار
❈۴❈
گویم آن گازر که باشد شمس تبریزی و بس کز برای او برآید آفتاب از هر کنار

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۰۶۰

تصاویر

کامنت ها

علی اعرابی
2016-07-02T04:17:19
در گذشته به کسانی که به شغل رخت شویی مشغول بودند، گازُر میگفتند.