مولانا:کس بیکسی نماند میدان تو این قدر گر با یکی نسازی آید یکی دگر
❈۱❈
کس بیکسی نماند میدان تو این قدر
گر با یکی نسازی آید یکی دگر
زین خانه گر روم من و خانه تهی کنم
آید یکی دگر چو منی یا ز من بتر
❈۲❈
میراث مانده است جهان از هزار قرن
چون شد به زیر خاک پدر شد پسر پدر
تنها نه آدمی حیوان نیز همچنین
ور نی ندیدی تو در آفاق جانور
❈۳❈
شب آفتاب اگر برود هم ز بام چرخ
بر جای آفتاب ستارهست یا قمر
گر ترک یک هنر بکند مرد طبع او
مشغول کار دیگر گشت و دگر هنر
❈۴❈
زیرا که بر دل همه خلقان موکلیست
بیکارشان ندارد و بییار و بیسفر
کامنت ها