مولانا:ای مطرب دل برای یاری را در پرده زیر گوی زاری را
❈۱❈
ای مطرب دل برای یاری را
در پرده زیر گوی زاری را
رو در چمن و به روی گل بنگر
همدم شو بلبل بهاری را
❈۲❈
دانی چه حیاتها و مستیهاست
در مجلس عشق جان سپاری را
چون دولت بیشمار را دیدی
بسپار بدو دم شماری را
❈۳❈
ای روح شکار دلبری گشتی
کو زنده کند ابد شکاری را
ای ساقی دل ز کار واماندم
وقتست بده شراب کاری را
❈۴❈
آراسته کن مرا و مجلس را
کراستهای شرابداری را
بزمیست نهان چنین حریفان را
جا نیست دگر شرابخواری را
کامنت ها