گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار

❈۱❈
چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار
هزار آتش و دود و غمست و نامش عشق هزار درد و دریغ و بلا و نامش یار
❈۲❈
هر آنک دشمن جان خودست بسم الله صلای دادن جان و صلای کشتن زار
به من نگر که مرا او به صد چنین ارزد نترسم و نگریزم ز کشتن دلدار
❈۳❈
چو آب نیل دو رو دارد این شکنجه عشق به اهل خویش چو آب و به غیر او خون خوار
چو عود و شمع نسوزد چه قیمتش باشد که هیچ فرق نماند ز عود و کنده خار
❈۴❈
چو زخم تیغ نباشد به جنگ و نیزه و تیر چه فرق حیز و مخنث ز رستم و جاندار
به پیش رستم آن تیغ خوشتر از شکرست نثار تیر بر او لذیذتر ز نثار
❈۵❈
شکار را به دو صد ناز می‌برد این شیر شکار در هوس او دوان قطار قطار
شکار کشته به خون اندرون همی‌زارد که از برای خدایم بکش تو دیگربار
❈۶❈
دو چشم کشته به زنده بدان همی‌نگرد که ای فسرده غافل بیا و گوش مخار
خمش خمش که اشارات عشق معکوسست نهان شوند معانی ز گفتن بسیار

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۱۳۸

تصاویر

کامنت ها

گوهر
2020-03-21T06:24:42
بسیار ممنون از شما دست اندر کاراندر بیت چهارم مسرع اول"بمن نگر که مرا او بصد چنین آزرد" درست مینماید
Polestar
2021-08-25T10:33:54.3330337
  بیت دومش عالیه
سلام جو
2023-10-21T19:45:40.0087435
سلام. بزرگی در شرحی که بر غزلیات شمس دارند این غزل را شرح حال عاشقی خود مولانا جلال‌الدین دانسته اند. حجم عشق هو، همه فضای جان عاشق را اشغال می کند و دیگر هیچ لذتی به معاشقه های گاه و بیگاه و غیر قابل بیان با هو نخواهد رسید. انشاءالله