گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار

❈۱❈
ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار
ز خواب برجهی و روی یار را بینی زهی سعادت و اقبال و دولت بیدار
❈۲❈
همو گشاید کار و همو بگوید شکر چنان بود که گلی رست بی‌قرینه خار
چو دست بر تو نهد یار و گویدت برخیز زهی قیامت و جنات و تحتها الانهار
❈۳❈
بگو به موسی عمران که شد همه دیده که نعره ارنی خیزد از دم دیدار
برای مغلطه می‌دید و دیدنش می‌جست زهی مقام تجلی و آفتاب مدار
❈۴❈
ز بامداد چو افیون فضل او خوردیم برون شدیم ز عقل و برآمدیم ز کار
ببین تو حال مرا و مرا ز حال مپرس چو عقل اندک داری برو مگو بسیار
❈۵❈
برو مگوی جنون را ز کوره معقولات که صد دریغ که دیوانه گشته‌ای یک بار
مرا در این شب دولت ز جفت و طاق مپرس که باده جفت دماغست و یار جفت کنار
❈۶❈
مرا مپرس عزیزا که چند می‌گردی که هیچ نقطه نپرسد ز گردش پرگار
غبار و گرد مینگیز در ره یاری که او به حسن ز دریا برآورید غبار
❈۷❈
منه تو بر سر زانو سر خود ای صوفی کز این تو پی نبری گر فروروی بسیار
چو هیچ کوه احد برنیامد از بن و بیخ چه دست درزده‌ای در کمرگه کهسار
❈۸❈
در آن زمان که عسل‌های فقر می‌لیسیم به چشم ما مگسی می‌شود سپه سالار
چه ایمنست دهم از خراج و نعل بها چو نعل ماست در آتش ز عشق تیزشرار

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۱۴۱

تصاویر

کامنت ها

محمدرضا
2014-09-24T10:45:39
با تشکر، در مصرع اول بیت دوم، «را» بعد از «یار» اضافیستصحیحش اینطور است:زخواب برجهی و روی یار بینیمتشکر
بابک
2018-03-20T18:40:24
دوستان فرهیخه کسی معنای بیت دوم و سوم رو میدونه؟ با تشکر
۷
2018-03-20T23:27:17
ز خواب برجهی و روی یار را بینیزهی سعادت و اقبال و دولت بیداربرجهی از بر+جهیدن=برخاستن،از جا بلند شدنزهی:آفرین،خوشا،به بهاز خواب برخیزی و روی یار بینی به به از خوشبختی و بهروزی و سپیدبختیهمو گشاید کار و همو بگوید شکرچنان بود که گلی رست بی‌قرینه خارهمو=هم اوچنان بود که گلی رست بی‌قرینه خاررُست: رویید زمان گذشته فعل رستنقرینه:نشانه و اثر،همراهی و مطابقتوقتی کارگشا و منت پذیر خود او باشد مانند آن است که گلی بروید بدون آنکه نشانی از خار داشته باشد.یعنی اگر تو هم به قدر توانت راهی که او دوست دارد پیشه کنی گل وجودت بی آنکه خار داشته باشد شکفته میشود.نسیمی کز بن آن کاکل آیومرا خوشتر ز بوی سنبل آیوچو شو گیرم خیالش را در آغوشسحر از بسترم بوی گل آیو