گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر رخش کنار ندارد از او کنار مگیر

❈۱❈
مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر رخش کنار ندارد از او کنار مگیر
جهان شکارگهی دان ز هر طرف صیدی درآ چو شیر به جز شیر نر شکار مگیر
❈۲❈
هوای نفس مهارست و خلق چون شتران به غیر آن شتر مست را مهار مگیر
وجود جمله غبارست تابش از مه ماست به ماه پشت میار و ره غبار مگیر
❈۳❈
بران ز پیش جهان را که مار گنج تواست تواش به حسن چو طاووس گیر و مار مگیر
چو خلق بر کف دستت نهند چون سیماب ز عشق بر کف سیماب شو قرار مگیر
❈۴❈
به حس دست بدان ار چه چشم تو بستست ز گلشن ازلی گل بچین و خار مگیر
به بوی آن گل بگشاد دیده یعقوب نسیم یوسف ما را ز کرته خوار مگیر
❈۵❈
کیست یوسف جان شاه شمس تبریزی به غیر حضرت او را تو اعتبار مگیر

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۱۵۳

تصاویر

کامنت ها

بهروز
2016-11-11T15:50:05
وجود جمله غبارست تابش از مه ماستبه ماه پشت میار و ره غبار مگیراین ابیات انسان رو یاد جهان هولوگرافیک میندازه گویی مولانا به مدد شمس و در غالب سفر روح تصویری بسیار کامل تر از جهان های آفرینش میبیند. غرقه ی وهمیم ورنه این محیط از تنک آبی کناری بیش نیست. ای شرر از همراهان غافل مباش فرصت ما نیز باری بیش نیستپیوند به وبگاه بیرونیپیوند به وبگاه بیرونی