مولانا:مطربا عیش و نوش از سر گیر یک دو ابریشمک فروتر گیر
❈۱❈
مطربا عیش و نوش از سر گیر
یک دو ابریشمک فروتر گیر
ننگ بگذار و با حریف بساز
جنگ بگذار جام و ساغر گیر
❈۲❈
لطف گل بین و جرم خار مبین
جعد بگشا و مشک و عنبر گیر
فربه از توست آسمان و زمین
این یک استاره را تو لاغر گیر
❈۳❈
داروی فربهی خلق تویی
فربهش کن چو خواهی و برگیر
خرمش کن به یک شکرخنده
شکری را ز مصر کمتر گیر
❈۴❈
بخت و اقبال خاک پای تواند
هر چه میبایدت میسر گیر
چونک سعد و ظفر غلام تواند
دشمنت را هزار لشکر گیر
❈۵❈
ای دل ار آب کوثرت باید
آتش عشق را تو کوثر گیر
گر غلامی قیصرت باید
بندهاش را قباد و قیصر گیر
❈۶❈
هر که را نبض عشق مینجهد
گر فلاطون بود تواش خر گیر
هر سری کو ز عشق پر نبود
آن سرش را ز دم مأخر گیر
❈۷❈
هین مگو راز شمس تبریزی
مکن اسپید و جام احمر گیر
کامنت ها