مولانا:مست توام نه از می و نه از کوکنار وقت کنارست بیا گو کنار
❈۱❈
مست توام نه از می و نه از کوکنار
وقت کنارست بیا گو کنار
برجه مستانه کناری بگیر
چون شجر و باد به وقت بهار
❈۲❈
شاخ تر از باد کناری چو یافت
رقص درآمد چو من بیقرار
این خبر افتاد به خوبان غیب
تا برسیدند هزاران نگار
❈۳❈
لاله رخ افروخته از که رسید
سنبله پا به گل از مرغزار
سوسن با تیغ و سمن با سپر
سبزه پیادست و گل تر سوار
❈۴❈
فندق و خشخاش به دست آمده
نعنع و حلبو به لب جویبار
جدول هر گونه حویجی جدا
تا مددی یابد از یار یار
❈۵❈
کرده دکانها همه حلواییان
پرشکر و فستق از بهر کار
میوه فروشان همه با طبلها
بر سر هر پشته فشانده ثمار
❈۶❈
لیک ز گل گوی که همرنگ اوست
جمله ز بو گو که پریست یار
بلبل و قمری و دو صد نوع مرغ
جانب باغ آمده قادم یزار
❈۷❈
میزندم نرگس چشمک خموش
خطبه مرغان چمن گوش دار
کامنت ها