گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز خوردنی و خواب نی اندر هوای دلفروز

❈۱❈
عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز خوردنی و خواب نی اندر هوای دلفروز
گر تو یارا عاشقی ماننده این شمع باش جمله شب می‌گداز و جمله شب خوش می‌بسوز
❈۲❈
غیر عاشق دان که چون سرما بود اندر خزان در میان آن خزان باشد دل عاشق تموز
گر تو عشقی داری ای جان از پی اعلام را عاشقانه نعره‌ای زن عاشقانه فوز فوز
❈۳❈
ور تو بند شهوتی دعوی عشاقی مکن در ببند اندر خلاء و شهوت خود را بسوز
عاشق و شهوت کجا جمع آید ای تو ساده دل عیسی و خر در یکی آخر کجا دارند پوز
❈۴❈
گر همی‌خواهی که بویی بشنوی زین رمزها چشم را از غیر شمس الدین تبریزی بدوز
ور نبینی کز دو عالم برتر آمد شمس دین بر تک دریای غفلت مرده ریگی تو هنوز
❈۵❈
رو به کتاب تعلم گرد علم فقه گرد تا سرافرازی شوی اندر یجوز و لایجوز
جان من از عشق شمس الدین ز طفلی دور شد عشق او زین پس نماند با مویز و جوز و کوز
❈۶❈
عقل من از دست رفت و شعر من ناقص بماند زان کمانم هست عریان از لباس نقش و توز
ای جلال الدین بخسپ و ترک کن املا بگو که تک آن شیر را اندرنیابد هیچ یوز

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۱۹۶

تصاویر

کامنت ها

ناشناس
2016-01-28T05:16:11
آقای کیخاتوز در کردی کرمانشاهی یعنی گرد و خاک و غبار
امین کیخا
2014-10-01T01:07:37
فوزیدن به گمانم همان روغیدن یا آروغ کشیدن است که یک لغت کهن آریایی است که در eructation هم دیده می شود . فوزافوز باید چنانچه میگویید سدایی باشد .
امین کیخا
2014-09-30T21:51:01
درود به خرده دانی و ریز بینی تان . توژ پوست درخت که فرمودید می شود ولی در لری به همه چیز که نازک باشد می گویند .برای همین در پارسی دانشیک برای فیلم گذاشته شده است . به کردی توز یعنی اندک .
ناشناس
2014-09-30T21:46:47
وز فوز: گویا فوزافوز است به معنی سراسر و دمادم و کشاکش (لغت‌نامه). نزدیک به همین معنی و به ظاهر مرتبط با آن صدایی را گویند که به هنگام عشق‌ورزی (و مجامعت) برآید چنان که سوزنی گوید:چنان کشیم و چنان دربریم ما همه شب / که خواب ناید همسایه را ز فوزافوز!خلا: خلوت. معانی دیگر هم دارد اما مولانا بیشتر به این معنی به کار برده است از جمله در مثنوی:دید مریم صورتی بس جانفزا / جانفزایی دلربایی در خلابیت 8- تک: ته، قعرچیزی که تو را باید افلاک همان زاید / گوهر چه کمت آید چون در تکِ دریایی، (دیوان)و یا در مثنوی:چون در آید در تکِ دریا بود / دیده‌ی فرعون کی بینا بود؟کُتّاب - مکتب، دبستان. در مثنوی:کودکان خُرد در کُتّاب‌ها / و آن امامان جمله در محراب‌هاکوز: به ظاهر همان کوژ است به معنی پشتِ خمیده و در این صورت بازی کودکان است که خم می‌شوند و از روی هم می‌پرند یا بازی های نظیر آن.توز: پوست درخت خدنگ بوده که کمان‌ها و سپرها را بدان می‌پوشیدند. چوب درخت خدنگ را (که سخت اما سبک بوده) برای ساخت تیر و زین استفاده می‌کرده‌اند و پوست آن را به جای کاغذ و نیز برای پوشیدن روی کمان و سپر و زین بکار می‌برده‌اند. در شاهنامه بسیار آمده. در دیوان هم داریم:تو غمز ما طلب کن خود رمزگو مباش / با آن کمان دولت کو (گو؟) درمپیچ توزبیت آخر، تک: در این بیت به معنی دویدن است. مق با:گرم کن ای شیر تک، چند گریزی چو سگ؟ / جلوه کن ای ماه‌رو، چند کنی روی‌پوش؟و یا در مثنوی:آدمی کو علَّم الاَسما بَگ است / در تکِ چون برق این سگ بی‌تک است
همایون
2017-11-11T02:37:30
این شاید تنها غزلی است که جلال دین با اسم خود نیز تخلّص میکند علاوه بر شمس دین خشمگین از دست فقها و کسانی که به عشق او به شمس بدیده شّک و تحقیر مینگرند شما را چه کار به عشق مردان شما چون کودکان گردو بازی کنین و مشغول حرام و حلال و بکن نکن خود شویدخود می‌گوید برو بخواب و وقت خود را صرف این افراد نکن که بسیار از مرحله پارت هستند