گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دیدم رخ خوب گلشنی را آن چشم و چراغ روشنی را

❈۱❈
دیدم رخ خوب گلشنی را آن چشم و چراغ روشنی را
آن قبله و سجده گاه جان را آن عشرت و جای ایمنی را
❈۲❈
دل گفت که جان سپارم آن جا بگذارم هستی و منی را
جان هم به سماع اندرآمد آغاز نهاد کف زنی را
❈۳❈
عقل آمد و گفت من چه گویم این بخت و سعادت سنی را
این بوی گلی که کرد چون سرو هر پشت دوتای منحنی را
❈۴❈
در عشق بدل شود همه چیز ترکی سازند ارمنی را
ای جان تو به جان جان رسیدی وی تن بگذاشتی تنی را
❈۵❈
یاقوت زکات دوست ما راست درویش خورد زر غنی را
آن مریم دردمند یابد تازه رطب تر جنی را
❈۶❈
تا دیده غیر برنیفتد منمای به خلق محسنی را
ز ایمان اگرت مراد امنست در عزلت جوی ایمنی را
❈۷❈
عزلت گه چیست خانه دل در دل خو گیر ساکنی را
در خانه دل همی‌رسانند آن ساغر باقی هنی را
❈۸❈
خامش کن و فن خامشی گیر بگذار تو لاف پرفنی را
زیرا که دلست جای ایمان در دل می‌دارمؤمنی را

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۲۲

تصاویر

کامنت ها