مولانا:زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش
❈۱❈
زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش
بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش
در شام دو زلف او صد صبح نهان بیشست
هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش
❈۲❈
آن دولت عالم را وان جنت خرم را
کز وی شکفد در جان گلزار بشوریدش
آن باده همیجوشد وز خلق همیپوشد
تا روی شود از وی خمار بشوریدش
❈۳❈
چشم و دل مریم شد روشن از آن خرما
نخلیست از آن خرما پربار بشوریدش
گم گشت دل مسکین اندر خم زلف او
باشد که بدید آید بسیار بشوریدش
❈۴❈
شمس الحق تبریزی در عشق مسیح آمد
هر کس که از او دارد زنار بشوریدش
کامنت ها