گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ما نعره به شب زنیم و خاموش تا درنرود درون هر گوش

❈۱❈
ما نعره به شب زنیم و خاموش تا درنرود درون هر گوش
تا بو نبرد دماغ هر خام بر دیگ وفا نهیم سرپوش
❈۲❈
بخلی نبود ولی نشاید این شهره گلاب و خانه موش
شب آمد و جوش خلق بنشست برخیز کز آن ماست سرجوش
❈۳❈
امشب ز تو قدر یافت و عزت بر دوش ز کبر می‌زند دوش
یک چند سماع گوش کردیم بردار سماع جان بی‌هوش
❈۴❈
ای تن دهنت پر از شکر شد پیشت گله نیست هیچ مخروش
ای چنبر دف رسن گسستی با چرخه و دلو و چاه کم کوش
❈۵❈
چون گشت شکار شیر جانی بیزار شد از شکار خرگوش
خرگوش که صورتند بی‌جان گرمابه پر از نگار منقوش
❈۶❈
با نفس حدیث روح کم گوی وز ناقه مرده شیر کم دوش
از شر بگریز یار شب باش کاندر سر شب نهند شب پوش
❈۷❈
تا صبح وصال دررسیدن درکش شب تیره را در آغوش
از یاد لقای یار بی‌خواب از خواب شدستمان فراموش
❈۸❈
شب چتر سیاه دان و با وی نعره دهلست و بانک چاووش
این فتنه به هر دمی فزونست امشب بترست عشق از دوش
❈۹❈
شب چیست نقاب روی مقصود کای رحمت و آفرین بر آن روش
هین طبلک شب روان فروکوب زیرا که سوار شد سیاووش

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۲۴۱

تصاویر

کامنت ها

همایون
2017-11-19T00:41:13
غزل سیاووش باز هم توصیفی زیبا از شب و بیانی دیگر از شب روانکه سیاووش زیبا و پاک و دلیر و دانا سرور آنان است سوار بر اسب سیاه شبراز آمیزی با تاریکی‌ سر و کار دارد زیرا به وصال روز می‌رودروزی که خود می‌‌سازد نه روز خرگوشان و موشاناز این رو است که هر شب با دیشب رقابت دارد و از آن‌ پیشی‌ میگیردچون روزی نو را در شکم خود دارد و باده‌ای نو را در جوش انداخته استکه شب نوردان سر جوش آنرا به چنگ می‌‌آورند زیرا خود سازنده‌ٔ آنند و در راه صبح بیدار ودر آغوش شب صدای چاووش روز نو را می‌‌شنوندو خروش و هنجار دف شادی آنان که آگاهی‌ را از دل‌ تاریکی‌ شب عشق و دل‌ و یگانگی و دلداری و وفا بیرون می‌‌آورندبسیار زنده تر و فرا تر از انانی است که با کوشش فراوان اند‌کی دانش را از چاه تاریک روز بیرون میکشند