مولانا:اندرآمد شاه شیرینان ترش جان شیرینم فدای آن ترش
❈۱❈
اندرآمد شاه شیرینان ترش
جان شیرینم فدای آن ترش
چشم کژبین را بگفتم کژ مبین
کس کند باور گل خندان ترش
❈۲❈
در هر آن زندان که درتابد رخش
کس نماند در همه زندان ترش
گرد باغش گشتم و والله نبود
میوهای اندر همه بستان ترش
❈۳❈
در حرم خندان بود سلطان ولیک
مینماید خویش در دیوان ترش
گر تو مرد مؤمنی باور مکن
انگبین و شکر و ایمان ترش
❈۴❈
منکر ار باشد ترش نبود عجب
نسبتی دارد به بادنجان ترش
کامنت ها