مولانا:باز درآمد طبیب از در ایوب خویش یوسف کنعان رسید جانب یعقوب خویش
❈۱❈
باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
یوسف کنعان رسید جانب یعقوب خویش
بهر سفر سوی یار خانه برانداخت دل
دید که خود بود دل خانه محبوب خویش
❈۲❈
دل چو فنا شد در او ماند وی او کشف شد
آنچ بگفت او منم طالب و مطلوب خویش
شکر که عیسی رسید عازر ما زنده شد
شکر که موسی نمود معجزه خوب خویش
❈۳❈
شکر که موسی برست از همه فرعونیان
شکر که عاشق رسید در کنف خوب خویش
شکر که خورشید عشق از سوی مشرق بتافت
در دل و جانها فکند آتش و آشوب خویش
❈۴❈
شکر که ساقی غیب شست به می جمله عیب
شکر که طالب رهید از غم دلکوب خویش
کامنت ها