گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز هدهدان تفکر چو دررسید نشانش مراست ملک سلیمان چو نقد گشت عیانش

❈۱❈
ز هدهدان تفکر چو دررسید نشانش مراست ملک سلیمان چو نقد گشت عیانش
پری و دیو نداند ز تختگاه بلندش که تخت او نظرست و بصیرتست جهانش
❈۲❈
زبان جمله مرغان بداند او به بصیرت که هیچ مرغ نداند به وهم خویش زبانش
نشان سکه او بین به هر درست که نقدست ولیک نقد نیابی که بو بری سوی کانش
❈۳❈
مگر که حلقه رندان بی‌نشان تو ببینی که عشق پیش درآید درآورد به میانش
ز تیر او بود آن دل که برپرید از آن سو وگر نه کیست ز مردان که او کشید کمانش
❈۴❈
کسی که خورد شرابش ز دست ساقی عشقش همان شراب مقدم تو پر کن و برسانش
از آنک هیچ شرابی خمار او ننشاند دغل میار تو ساقی مده از این و از آنش
❈۵❈
ز شمس مفخر تبریز باده گشت وظیفه چگونه بنده نباشد به هر دمی دل و جانش

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۲۸۱

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-07-22T21:21:32
دغل می ناسارا یا ناسره