گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:غمزه عشقت بدان آرد یکی محتاج را کو به یک جو برنسنجد هیچ صاحب تاج را

❈۱❈
غمزه عشقت بدان آرد یکی محتاج را کو به یک جو برنسنجد هیچ صاحب تاج را
اطلس و دیباج بافد عاشق از خون جگر تا کشد در پای معشوق اطلس و دیباج را
❈۲❈
در دل عاشق کجا یابی غم هر دو جهان پیش مکی قدر کی باشد امیر حاج را
عشق معراجیست سوی بام سلطان جمال از رخ عاشق فروخوان قصه معراج را
❈۳❈
زندگی ز آویختن دارد چو میوه از درخت زان همی‌بینی درآویزان دو صد حلاج را
گر نه علم حال فوق قال بودی کی بدی بنده احبار بخارا خواجه نساج را
❈۴❈
بلمه ای‌هان تا نگیری ریش کوسه در نبرد هندوی ترکی میاموز آن ملک تمغاج را
همچو فرزین کژروست و رخ سیه بر نطع شاه آنک تلقین می‌کند شطرنج مر لجلاج را
❈۵❈
ای که میرخوان به غراقان روحانی شدی بر چنین خوانی چه چینی خرده تتماج را
عاشق آشفته از آن گوید که اندر شهر دل عشق دایم می‌کند این غارت و تاراج را
❈۶❈
بس کن ایرا بلبل عشقش نواها می‌زند پیش بلبل چه محل باشد دم دراج را

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۳۳

تصاویر

کامنت ها

تاوتک
2014-02-09T00:41:27
خواجه نساج محمد نام بوده و اهل سمرقند در فیا مافیه هم از کرامات او سخن رفته که علیرغم اینکه فردی امی بوده و تازی سخن نمیگفته و نمیدانسته است تفسیر قرآن میکرده و به مقامات و مراحل عروج محمد مصطفیواقف بوده است
تاوتک
2014-02-09T00:37:34
علم حال هم نام دیگر اشراق است و الهام در مقابل علم قال که علم از طریق استاد و کتاب است
تاوتک
2014-02-09T00:36:27
در آویزانو آویختن به معنی به دار آویخته شدن و مصلوب شدن است میفرماید حیات عاشق از به دار آویختگی است متنند میوه ای که مادام که بر دار است حیات طبیعی دارد و اگر جدا شود پژمریده خواهد شد