گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:پیام کرد مرا بامداد بحر عسل که موج موج عسل بین به چشم خلق غزل

❈۱❈
پیام کرد مرا بامداد بحر عسل که موج موج عسل بین به چشم خلق غزل
به روزه دار نیاید ز آب جز بانگی ولیک عاقبت آن بانگ هم رسد به عمل
❈۲❈
سماع شرفه آبست و تشنگان در رقص حیات یابی از این بانگ آب اقل اقل
بگوید آب ز من رسته‌ای به من آیی به آخر آن جا آیی که بوده‌ای اول
❈۳❈
به جان و سر که از این آب بر سر ار ریزد هزار طره بروید ز مشک بر سر کل
شراب خوار که نامیخت با شراب این آب کشد خمار پیاپی تو باش لاتعجل

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۳۵۷

تصاویر

کامنت ها

سپیده منصوری
2017-03-15T01:44:46
Sepideh Mansouri:وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن = مجتث مثمن مخبون محذوف اشاره ی کلی غزل به عشق الهی و متصل شدن به حقیقت است...حقیقت یعنی معشوقدر این غزل آب وسماع عشق ناب و متصل شدن به اوست که البته به سادگی میسر نیست اندک اندک و در اثر ریاضت و تهذیب نفس.اشاره ای هم به رجعت به الله در بیت است که همه از اوییم و بدو باز میگردیم نیز کمال نقص آدمی در صورت رسیدن به حقیقت...باید در نظر داشت عرفا مراحل سیر الی الله را به ترتیبشریعت...طریقت. و..حقیقت میدانستند.