گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل که هر چه خواهی می‌کن ولی ز ما مسکل

❈۱❈
به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل که هر چه خواهی می‌کن ولی ز ما مسکل
تو آن ما و من آن تو همچو دیده و روز چرا روی ز بر من به هر غلیظ و عتل
❈۲❈
بگفت دل که سکستن ز تو چگونه بود چگونه بی ز دهلزن کند غریو دهل
همه جهان دهلند و تویی دهلزن و بس کجا روند ز تو چونک بسته است سبل
❈۳❈
جواب داد که خود را دهل شناس و مباش گهی دهلزن و گاهی دهل که آرد ذل
نجنبد این تن بیچاره تا نجنبد جان که تا فرس بنجنبد بر او نجنبد جل
❈۴❈
دل تو شیر خدایست و نفس تو فرس است چنان که مرکب شیر خدای شد دلدل
چو درخور تک دلدل نبود عرصه عقل ز تنگنای خرد تاخت سوی عرصه قل
❈۵❈
تو را و عقل تو را عشق و خارخار چراست که وقت شد که بروید ز خار تو آن گل
از این غم ار چه ترش روست مژده‌ها بشنو که گر شبی سحر آمد وگر خماری مل
❈۶❈
ز آه آه تو جوشید بحر فضل اله مسافر امل تو رسید تا آمل
دمی رسید که هر شوق از او رسد به مشوق شهی رسید کز او طوق می شود هر غل
❈۷❈
حطام داد از این جیفه دایه تبدیل در آفتاب فکنده‌ست ظل حق غلغل
از این همه بگذر بی‌گه آمدست حبیب شبم یقین شب قدرست قل للیلی طل
❈۸❈
چو وحی سر کند از غیب گوش آن سر باش از آنک اذن من الراس گفت صدر رسل
تو بلبل چمنی لیک می توانی شد به فضل حق چمن و باغ با دو صد بلبل
❈۹❈
خدای را بنگر در سیاست عالم عقول را بنگر در صناعت انمل
چو مست باشد عاشق طمع مکن خمشی چو نان رسد به گرسنه مگو که لاتأکل
❈۱۰❈
ز حرف بگذر و چون آب نقش‌ها مپذیر که حرف و صوت ز دنیاست و هست دنیا پل

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۳۵۸

تصاویر

کامنت ها

ونوس
2008-04-20T09:00:14
ما همیشه صداهای بلند را می شنویم !پر رنگ تر ها را می بینیم !سخت تر ها را میخواهیم!غافل از اینکهخوبها آسان می آیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند .
یک خواننده
2011-12-08T11:23:49
به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کلکه هر چه خواهی می‌کن ولی ز ما مسکلدراین بیت مگسل درست است یا مسکلدر لغتنامه دهخدا مشخص نشد (عمل نکرد)
یحیی حیدری
2017-11-01T10:25:22
مصدر مسکل , masekol,سکلیدن است رجوع به آن کنید و انجا نیز سگلیدن و گسلیدن داریم و به معنی گسستن است یعنی پاره شدن و جدا شدن
محمد
2019-01-06T11:34:21
پیوند به وبگاه بیرونی این غزل به زیبایی توسط استاد حاجی بلند در لینک بالا شرح شده است