گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم کز بهر این آورده‌ای ما را ز صحرای عدم

❈۱❈
ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم کز بهر این آورده‌ای ما را ز صحرای عدم
تا جان ز فکرت بگذرد وین پرده‌ها را بردرد
زیرا که فکرت جان خورد جان را کند هر لحظه کم
ای دل خموش از قال او واقف نه‌ای ز احوال او بر رخ نداری خال او گر چون مهی ای جان عم
❈۲❈
خوبی جمال عالمان وان حال حال عارفان کو دیده کو دانش بگو کو گلستان کو بوی و شم
زان می که او سرکه شود زو ترش رویی کی رود این می مجو آن می بجو کو جام غم کو جام جم
❈۳❈
آن می بیار ای خوبرو کاشکوفه‌اش حکمت بود کز بحر جان دارد مدد تا درج در شد زو شکم
بر ریز آن رطل گران بر آه سرد منکران تا سردشان سوزان شود گردد همه لاشان نعم
❈۴❈
گر مجسم خالی بدی گفتار من عالی بدی یا نور شو یا دور شو بر ما مکن چندین ستم
مانند درد دیده‌ای بر دیده برچفسیده‌ای ای خواجه برگردان ورق ور نه شکستم من قلم
❈۵❈
هر کس که هایی می کند آخر ز جایی می کند شاهی بود یا لشکری تنها نباشد آن علم
خالی نمی‌گردد وطن خالی کن این تن را ز من مستست جان در آب و گل ترسم که درلغزد قدم
❈۶❈
ای شمس تبریزی ببین ما را تو این نعم المعین ای قوت پا در روش وی صحت جان در سقم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۳۸۲

تصاویر

کامنت ها