گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم در آن کویی که می خوردم گرو شد کفش و دستارم

❈۱❈
کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم در آن کویی که می خوردم گرو شد کفش و دستارم
ز عقل خود چو رفتم من سر زلفش گرفتم من کنون در حلقه زلفش گرفتارم گرفتارم
❈۲❈
چو هر دم می فزون باشد ببین حالم که چون باشد چنان می‌های صدساله چنین عقلی که من دارم
بگوید در چنان مستی نهان کن سر ز من رستی مسلمانان در آن حالت چه پنهان ماند اسرارم
❈۳❈
مرا می گوید آن دلبر که از عاشق فنا خوشتر نگارا چند بشتابی نه آخر اندر این کارم
چو ابر نوبهاری من چه خوش گریان و خندانم از آن می‌های کاری من چه خوش بی‌هوش هشیارم
❈۴❈
چو عنقا کوه قافی را تو پران بینی از عشقش اگر آن که خبر یابد ز لعل یار عیارم
منم چو آسمان دوتو ز عشق شمس تبریزی بزن تو زخمه آهسته که تا برنسکلد تارم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-10-06T15:56:27
در کار چیزی بودن همان در حال انجام چیزی بودن است
حسین
2018-03-20T21:40:09
در بیت آخر مصرع دوم نگسلد درست است یعنی ّپاره نشود ونسکلد غلط است با پوزش وبا تشکر از زحماتتون