مولانا:ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم تا غرقه شدهست از تو در خون جگر خوابم
❈۱❈
ای عشق که کردستی تو زیر و زبر خوابم
تا غرقه شدهست از تو در خون جگر خوابم
از کان شکر جستن اندر شب آبستن
بگداخت در اندیشه مانند شکر خوابم
❈۲❈
بیلطف وصال او گشتم چو هلال او
تا شب نبرد هرگز در دور قمر خوابم
چون شب بشود تاری با این همه بیداری
با عشق همیگویم کای عشق ببر خوابم
❈۳❈
چون خواب مرا بیند بگریزد و بنشیند
از من برود آید در شخص دگر خوابم
یاران که چه یاریدم تنها مگذاریدم
چون عشق ملک بردهست از چشم بشر خوابم
❈۴❈
بنشین اگری عاشق تا صبحدم صادق
با من که نمیآید تا صبح و سحر خوابم
کامنت ها