گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم

❈۱❈
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمی‌دارم زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم
از قند تو می نوشم با پند تو می کوشم من صید جگرخسته تو شیر جگرخوارم
❈۲❈
جان من و جان تو گویی که یکی بوده‌ست سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم
از باغ جمال تو یک بند گیاهم من وز خلعت وصل تو یک پاره کلهوارم
❈۳❈
بر گرد تو این عالم خار سر دیوار است بر بوی گل وصلت خاری است که می خارم
چون خار چنین باشد گلزار تو چون باشد ای خورده و ای برده اسرار تو اسرارم
❈۴❈
خورشید بود مه را بر چرخ حریف ای جان دانم که بنگذاری در مجلس اغیارم
رفتم بر درویشی گفتا که خدا یارت گویی به دعای او شد چون تو شهی یارم
❈۵❈
دیدم همه عالم را نقش در گرمابه ای برده تو دستارم هم سوی تو دست آرم
هر جنس سوی جنسش زنجیر همی‌درد من جنس کیم کاین جا در دام گرفتارم
❈۶❈
گرد دل من جانا دزدیده همی‌گردی دانم که چه می جویی ای دلبر عیارم
در زیر قبا جانا شمعی پنهان داری خواهی که زنی آتش در خرمن و انبارم
❈۷❈
ای گلشن و گلزارم وی صحت بیمارم ای یوسف دیدارم وی رونق بازارم
تو گرد دلم گردان من گرد درت گردان در دست تو در گردش سرگشته چو پرگارم
❈۸❈
در شادی روی تو گر قصه غم گویم گر غم بخورد خونم والله که سزاوارم
بر ضرب دف حکمت این خلق همی‌رقصند بی‌پرده تو رقصد یک پرده نپندارم
❈۹❈
آواز دفت پنهان وین رقص جهان پیدا پنهان بود این خارش هر جای که می خارم
خامش کنم از غیرت زیرا ز نبات تو ابر شکرافشانم جز قند نمی‌بارم
❈۱۰❈
در آبم و در خاکم در آتش و در بادم این چار بگرد من اما نه از این چارم
گه ترکم و گه هندو گه رومی و گه زنگی از نقش تو است ای جان اقرارم و انکارم
❈۱۱❈
تبریز دل و جانم با شمس حق است این جا هر چند به تن اکنون تصدیع نمی‌آرم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۵۸

تصاویر

کامنت ها

نگار
2021-02-17T12:31:08
آیا این شعر توصیف مرحله حیرت از هفت مرحله عرفان است؟
نگار
2021-02-17T12:36:58
جناب شهاب، معنی این بیت اینطور برداشت می‌شود که شادی وجود و حضور الهی آنقدر زیاد هست که حتی اگر غم فراوانی هم داشته باشم گفتنش بی‌معنی است.
شهاب
2020-08-22T03:04:36
در شادی روی تو گر قصه غم گویم گر غم بخورد خونم ولله سزاوارمدوستان این بیت دقیقا چه مفهومی داره؟ داره میگه حق ندارم در حضور شادی وجود تو از غم دم بزنم یا علاقه شرح غم و فراق رو میگه و اینکه خودش رو سزاوار هربلایی میدونه؟؟؟
همایون
2017-12-16T02:10:22
غزل لحظه و ساعت اینجا جلال دین کاملا بی‌خودی خود را آشکار میکند و به جان خود و شمس که یکی‌ شده است سوگند می‌‌خورد او یک انسان منفرد نیست بلکه مانند ماه و خورشید که در گردش اند در گردش دائم بدور شمس افتاده است همانطور که شمس هم بطور ئا پیدا و غیر جسمانی‌ بدور دل‌ او در گردش است ما می‌‌دانیم که همه اجسام در هستی‌ نیز بدور هم می‌‌گردد اینگونه است که او هست گردیده و بقیه را چون نقش گرمابه مجازی می‌‌داند زیرا در چنین گردشی نیستند در دو بیت نخست چهار حالت کار و بار و نوش و کوش، آدم را بطور تصادفی و خوشایندی بیاد چهار ویژگی‌ ذرات بنیادی مثل الکترون که بدور پروتون می‌‌گردد می‌‌اندازد، گشتاور (کار تو)، سرالش (بار تو ) نهادش (با قند تو) و چرخش (از پند تو) هر چند که خود را بیرون از هر گونه چهاری که اساس هستی‌ است می‌‌دند از سرگشتگی خو بسیار خشنود و شاد است و همه چیز خود را از این گردش می‌‌داندمانند رخسنده‌ای که با ضربه‌های دف و پرده‌های ساز هماهنگ است هستی‌ او با هستی‌ شمس هماهنگ و در هم تنیده شده است و مانند گردیدن که دائمی است او نیز هر لحظه و ساعت این وابستگی و هماهنگی را حس میکنداین تجربه برای انسان براستی یگانه و کمیاب است و شاید پدیدهٔ‌ای نایاب در هستی‌ انسان‌ها باشد از گفته‌های او و نکته‌های بدیع او درستی این ادعا نیز برای همگان بخصوص دوست داران او آشکار است
بهادر
2017-01-26T11:40:37
جان من و جان تو گویی که یکی بوده‌ستسوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارملا اله الا الله
ali
2018-08-21T12:14:42
چقدر زیبا خونده محسن جان چاوشی این اثر جاودانی رو . ممنون از سایت تاریخ ما و تشکر از صدایه چاوشی که هر لحظه نهیبی به ما میزند تا به این اشعار روی بیاوریم
صابر
2018-08-26T00:36:07
در زیر قبا جانا شمعی به نهان داری. وزنش درست در میاد
حسین،۱
2018-07-11T04:45:47
هیچ گرامی بر ضرب دف حُکمت این خلق همی‌رقصندبی‌پرده تو رقصد یک پرده نپندارمگویا می گوید : تو بزن تا من برقصمهرچه تو حکم کنی و فرمان دهی خلق مطیع اندغیر از حُکم تو فرمان دیگری متصور نیستزنده باشی
هیچ
2018-07-10T15:23:42
درود دوستان کسی این بیت رو تفسیر میکنه؟بر ضرب و دف حکمت این خلق همی رقصند
برهان الدین تریان
2018-07-14T12:54:07
درود دوستان عزیز. آیا می شود مصرع جان من و جان تو گویی که یکی بوده‌ست را به آیه وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی ربط داد؟
حسین
2018-07-14T20:51:31
استاد محسن چاوشی عزیز این شعرو اجرا کردن و قطعه موسیقیش به تازگی لو رفت اسم آهنگ "صید جگر خسته" که از قطعات منتشر نشده آلبوم سیزده بوده
امیر
2018-08-07T21:44:01
بیژن کامکار این غزل را در آلبومی نسبتا قدیمی به نام آوای باران با آهنگسازی تهمورس پورناظری خوانده است.
ممد
2018-08-05T08:14:30
محسن چاوشیپیوند به وبگاه بیرونی
امیرحسین نفر
2018-07-29T12:34:11
سالار عقیلی این شعر را در آلبوم تازه ی خود یعنی آلبوم صورتگر خوانده است در ترک شماره 4 با نام دلبر عیار که در بیپ تونز هم قابل خرید است ولی چون آلبوم تازه است در لیست البوم های سالار عقیلی هنوز قرار نگرفته است لطفا آن آهنگ را به این صفحه اضافه کنید
یاسین مشایخی
2023-06-07T11:32:32.3209984
خیلی خوب توضیح دادین، اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر و معتبر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. لذا از مولانا نیست.