گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیایید بیایید به گلزار بگردیم بر این نقطه اقبال چو پرگار بگردیم

❈۱❈
بیایید بیایید به گلزار بگردیم بر این نقطه اقبال چو پرگار بگردیم
بیایید که امروز به اقبال و به پیروز چو عشاق نوآموز بر آن یار بگردیم
❈۲❈
بسی تخم بکشتیم بر این شوره بگشتیم بر آن حب که نگنجید در انبار بگردیم
هر آن روی که پشت است به آخر همه زشت است بر آن یار نکوروی وفادار بگردیم
❈۳❈
چو از خویش برنجیم زبون شش و پنجیم یکی جانب خمخانه خمار بگردیم
در این غم چو نزاریم در آن دام شکاریم دگر کار نداریم در این کار بگردیم
❈۴❈
چو ما بی‌سر و پاییم چو ذرات هواییم بر آن نادره خورشید قمروار بگردیم
چو دولاب چه گردیم پر از ناله و افغان چو اندیشه بی‌شکوت و گفتار بگردیم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۷۳

تصاویر

کامنت ها

علیرضا بخشی زاده روشنفکر
2019-03-23T08:35:27
درود بر شما دوستان اهل ادب.این غزل و در کل این وزن عروضی چنان شور و قلیانی در من پدید میاره که هر زمان و هر مکان که می شنوم از خود بیخود می شم. در همین وزن عروض و با حال هوای کمی متفاوت یک غزل از مرحوم فریدون مشیری بجا مانده که تقدیم می کنم:چه زیباست که چون صبح، پیام ظفر آریمگل سرخ، گل نور، ز باغ سحر آریم.چه زیباست، چو خورشید، درافشان و درخشانزآفاق پر از نور، جهان را خبر آریم .همانگونه که خورشید، بر اورنگ زر آید،خرد را بستاییم و بر اورنگ زر آریم.چه زیباست، که با مهر، دل از کینه بشوییم.چه نیکوست، که با عشق، گل از خار برآریم.گذرگاه زمان را، سرافراز بپوییم.شب تار جهان را، فروغ از هنر آریم.اگر تیغ ببارند، جز از مهر نگوییموگر تلخ بگویند، سخن از شکر آریم.بیایید، بیایید، ازین عالم تاریکدل‌افروزتر از صبح، جهانی دگر آریمشاعر: فریدون مشیری
رضا منصوری
2020-08-27T15:38:53
برنامه 500 گنج حضور جناب آقای شهبازی