گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم بجز عشق به جز عشق دگر کار نداریم

❈۱❈
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم بجز عشق به جز عشق دگر کار نداریم
در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک بجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم
❈۲❈
چه مستیم چه مستیم از آن شاه که هستیم بیایید بیایید که تا دست برآریم
چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیم که امروز همه روز خمیریم و خماریم
❈۳❈
مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم
شما مست نگشتید وزان باده نخوردید چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم
❈۴❈
نیفتیم بر این خاک ستان ما نه حصیریم برآییم بر این چرخ که ما مرد حصاریم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۷۵

تصاویر

کامنت ها

آقابابا
2015-12-15T10:54:39
به نام خدابه قول ظریفی ما نه تنها باید شعر بخوانیم که اولی تر آنست که شعرهایمان را زندگی کنیم.حقیقتا وقتی در احوال تاریخ گذشته بر جهان و عمر اندک در اختیار مستغرق میشوم به این نتیجه میرسم که «در این خاک در این خاک در این مزرعه پاکبجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم»مدتی که این عشق ورزی به همنوع و حتی موجودات را تمرین میکنم ،چنان متلذذ و متبسم و زلال هستم که گاه سنگ از پشت نمازم پیداست.
علاء
2015-12-08T14:58:15
حضرت مولانا در بیت دوم جان و قلب آدمی را به مزرعه پاکی تشبیه میکند که جایگاه راستینش عشق و محبت است .
مرتضی
2015-06-18T22:02:41
من هم دگر بذر نکاریم رو شنیدم و بیشتر پسندیدم
مجتبی
2015-06-08T19:47:07
ولی فکر کنم درست تر اینهبجزمهر بجزعشق دگر ذرنکاریم
مجتبی
2015-06-08T19:47:51
ببخشید دگر بذر نکاریم
باده پرست
2015-04-14T16:21:53
با این ترکیب هم می تواند جالب باشددر این خاک در این خاک دراین مزرع می پاکبجز مهر بجر عشق دگر تخم نکاریم
کامران کمیلی پور
2016-10-06T21:35:15
بیت اول این غزل را در مجموعه رسول آفتاب، دکتر سروش این گونه قرائت می کند:بجوشید بجوشید که ما بحر شعاریم.....کلمه شعار، از شَعر به معنی مو (پشم) گرفته شده است. شعار، یعنی موبافت. یعنی تن پوش. شعور یعنی نکته سنجی. مو از ماست کشیدن.در گذشته، کلمه شعار، همان معنی لباس را داشت. در حالی که در ادبیات سیاسی امروز، کلمه شعار به معنی داد و فریاد در حین تظاهرات خیابانی است.اهل شعار بودن، در ادبیات قدیم فاقد معنی بود و در ادبیات جدید یعنی کسی که شعار می دهد و اهل شعور نیست!بحر شعار، یعنی کسی که دریا، تن پوش اوست. مولانا گفته است آرام مباشید و بجوشید که دریا، تن پوش ماست.به این ترتیب، قرائت دکتر سروش، بر آنچه اینجا آمده ترجیح دارد.
سراج
2016-01-10T15:10:44
به تصحیح و طبع زنده یاد بدیع الزمان فروزانفر، بیت دوم همین طور که آمده صحیح است...در این خاک در این خاک در این مزرعه پاکبجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم ...
سارا
2013-02-23T03:06:48
بیت آخر به زیبایی و در نهایت ظرافت به بُعد اشاره دارد.سخن از خاک و حصیر (افقی) و برآمدن و حصار (عمودی) دو محور جهان را تصویر می کنند و از سویی دیگر "چرخ" چه به معنای روزگار و چه به معنای لغوی آن (گردش) بُعد سومی را هم به مفهوم اضافه می کند. در کنار تمام این ها، عنصر حرکت و پویایی (مانند چیزی که در سماء می بینیم) شعر را زنده می کند.
حامد
2014-02-06T01:07:28
گاهی فکر می کنم که در ایران چیزی است که در میان اقوام دیگر متمایز است. احساس با واقعیت طوری ترکیب می شود که در میان دیگر نوشته ها متمایز می شود.
M.Sh
2020-07-08T13:03:52
فکر می کنم دگر بذر نکاریم باشه
زهرا ملاشاهی
2020-07-17T16:41:14
بیت آخر ستان منظور خاکستان است؟ممنون میشم اساتید توضیح بدن.
زهرا ملاشاهی
2020-07-17T16:39:28
درود بر اساتید و ادیبان عزیز.جانم تازه گشت از خواندن این ابیات.درود بر مولانای بزرگ و همه ادب دوستان و ادیبان.افتخار میکنم زبان مادریم فارسی است.درین روزگار غم و خاکستری فقط اینچنین اشعاری میتواند دمی جان آدمی را بنوازد البتته اگر هنوز کمی آدم باشد.خواستم تشکر کرده باشم از همه ی اساتید.
رضا منصوری
2020-08-29T16:08:21
برنامه 501 گنج حضور جناب آقای شهبازی
اردشیر
2017-01-23T09:13:51
با درود، جناب کامران عزیز گمان من بر این است که شعار کوتاه شده ی شعائر باشد که به ضرورت وزن و قافیه کوتاه شده و خود جمع شعور به معنی احساس میباشد. کلمه ی شعور و فعل شَعَرَ به معنای احساس و احساس کردن در عربی بکار میرود چنانکه مثلاً می گویند : أنی أشعر بالسعادة : احساس شادمانی میکنم. و معنی مصرع اول می شود : بجوشید که ما دریای احساس (احساسات) هستیم.
سعید
2018-09-12T20:27:45
در بیت چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیمکه امروز همه روز خمیریم و خماریمبه نظر مولانا به نوشیدن باده از جام الست بربکم اشاره دارد.
مهدی
2019-01-24T10:16:53
سلام من این ترکیب رو دوست دارم در این خاک در این خاک در این مزرع چه کشتیمبجز مهر بجز عشق دگر بذر نکاریم
خسرو
2018-12-24T11:57:09
به نظر من در مصرع (بجز مهر بجر عشق دگر تخم نکاریم) دگر تخم نکاریم درست است. زیرا در اشعار مولانا، مفاهیم عرفای اولویت دارند بر ظرافت و اصول شعر سرایی. مولانا مثل حافظ در قید و بند کلمات و وزن و قافیه ها نیست. پر واضح است که این ابیات در حالت مراقبه بر زبان شاعر عارف جاری می شوند و قطعاً کلمات ظرفیت به دوش کشیدن بار عرفانی مولانا را ندارند.
فرامرز
2018-08-15T14:00:29
سلام بر دوستان جان .از آنجایی که در این آشفته بازار روزگار ما که نه نیازی به بازگویی آن است نه قصد آزردن دوستان دل و جان است ، چیزی که میتواند حال ما را بهبود ببخشد و از پس آن حال دیگرانی که در اطراف ما هستند را نیز ، فرو رفتن در افکار بزرگان شعر و ادب این سرزمین است .پس بیاییم به جای این سنت نا میمون که هر کجا جمعی است همگان در بحث و جدل و مرافعه بر سر اقتصاد و سیاست و... هستند ، ما که پیشتر و بیشتر از آنها پی به این معجون روح افزا برده ایم ، آنان را نیز گوش کشان بر سر این خوان بی دریغ بنشانیم .شاید که اندکی از وضع موجود را بهبود توانستیم داد با همگانی کردن مباحث اینچنینی و سخن گفتن از یافته هامان با دیگران ، به جای مباحث بیهوده و کسالت آور .نکند که خدای نا کرده حال خوبمان را از دیگران دریغ کنیم . "هواداران کویش را چو جان خویشتن داریم "
Ouchen
2021-07-20T14:42:29.1886458
  💜بحرْ شَعار به معنای کسی ست که لباس از دریا دارد،چه ترکیب زیبایی! یعنی کسی که غرقه ی دریاست. حضرت #مولانا از همان بیت آغازین غزل، توفنده و کوبنده میآید. این‌جا دوباره سخن از حالات روحانی #مولانا ست. #مولانا در بسیاری از اشعارش از حالات روحی خود در درگاه معشوق سخن می‌راند و پرده از اسرار بسیاری در این گونه اشعار برمی‌دارد. این غزل بسیار زیبا نیز یکی از آنهاست. او سخاوتمندانه از خودِ بی‌خود شده در برابر معشوقش می‌سراید و وصف معشوقش را و حالتی که بر روح او از دیدار معشوق مستولی ست به مخاطب ارزانی می‌کند. به جرأت می‌توان گفت که حضرات #شیخ_عطار و #مولانا برترین عارفان در توصیف این گونه حالاتشان هستند. حتی حضرت #مولانا در بیت واپسین غزل ۱۴۲۹ #دیوان_شمس می‌فرماید که:همی‌گویم دلا بس کن دلم گوید جواب من|که من در کان زر غرقم چرا ز ایثار بگریزم. یعنی به دل می‌گویم که دست از این بازگویی اسرار بردار و او در پاسخم می‌گوید که منی که در معدن زر (اسرار الهی)غرق شده ام چرا از بخشش آن گریزان باشم؟ #مولانا در این غزل خود را به یقین، در نزدیک‌ترین جا به معشوق می‌داند(در همان بیت آغازین می‌فرماید که ما غرقه ی دریای معرفت الهی گشته ایم و در این دریا همیشه در جوش و خروش هستیم) اما به مخاطب نهیب میزند که چون تو از باده ی حق و حقیقت نچشیده ای پس توان درک حال مرا نداری، فقط این را بدان که ما همچون ستون و حصاری بر این چرخ و فلک استواریم چرا که ما هر روز از باده ی ناب معشوق به مستی می‌رسیم. و اینچنین بی پروا دم از فنای در معشوق زدن تنها کار بزرگانی چون #مولانا ست نه مدعیان خدا شناسی.
هادی رنجبران
2021-12-18T21:41:48.0700201
بحر شعار، یعنی: دریا دل.
هادی رنجبران
2021-12-18T21:48:19.5522234
5. حقیقت: در لغت به معنی راستی، درستی یک سخن، و وجود انکار ناپذیر یک موجود یا یک مفهوم است. در ادب صوفیه که همة مفاهیم به جهانی فراتر از این جهان خاکی ربط می¬یابد، حقیقت و حق اشاره است به هستی مطلق و جاودانة پروردگار دارد، و به درک عالمی که با حواسّ این جهانی درک آن ممکن نیست.