گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بشکن قدح باده که امروز چنانیم کز توبه شکستن سر توبه شکنانیم

❈۱❈
بشکن قدح باده که امروز چنانیم کز توبه شکستن سر توبه شکنانیم
گر باده فنا گشت فنا باده ما بس ما نیک بدانیم گر این رنگ ندانیم
❈۲❈
باده ز فنا دارد آن چیز که دارد گر باده بمانیم از آن چیز نمانیم
از چیزی خود بگذر ای چیز به ناچیز کاین چیز نه پرده‌ست نه ما پرده درانیم
❈۳❈
با غمزه سرمست تو میریم و اسیریم با عشق جوان بخت تو پیریم و جوانیم
گفتی چه دهی پند و زین پند چه سود است کان نقش که نقاش ازل کرد همانیم
❈۴❈
این پند من از نقش ازل هیچ جدا نیست زین نقش بدان نقش ازل فرق ندانیم
گفتی که جدا مانده‌ای از بر معشوق ما در بر معشوق ز انده در امانیم
❈۵❈
معشوق درختی است که ما از بر اوییم از ما بر او دور شود هیچ نمانیم
چون هیچ نمانیم ز غم هیچ نپیچیم چون هیچ نمانیم هم اینیم و هم آنیم
❈۶❈
شادی شود آن غم که خوریمش چو شکر خوش ای غم بر ما آی که اکسیر غمانیم
چون برگ خورد پیله شود برگ بریشم ما پیله عشقیم که بی‌برگ جهانیم
❈۷❈
ماییم در آن وقت که ما هیچ نمانیم آن وقت که پا نیست شود پای دوانیم
بستیم دهان خود و باقی غزل را آن وقت بگوییم که ما بسته دهانیم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۸۴

تصاویر

کامنت ها

میترا
2016-12-19T13:12:12
شادی شود آن غم که خوریمش چو شکر خوش این غمان که به فرموده مولانا از بخار باد و گرد بود ماست _ تنها سرنخی است که با آن می توان به شکار نفس و منیت در مخفی ترین دخنه های روح و روان خود رفت . ماندن در جهنم این غمان کار مردان و پهلوانان است و سخت نفس گیر که تنها نیازمند ایمان و تسلیمی بی قید و شرط است و مولانا به کسانی مثل من که احساس ضعف و ناتوانی شدیدی در برابر این رنج ها می کنند و استقبال از دردها برایشان سخت شده مژده می دهد که این غم ها را ارج نهید و گرامی دارید که مثل غوره تنها مایه برای انگور و حلوای روح و وجود عدمی شماست . ... غم را لطف لقب کن زغم و درد طرب کن هم ازاین خوب طلب کن فرج و امن و امان را ...
بهراد برادران
2020-02-17T15:50:50
با سلام و خسته نباشید در کتاب گزیده غزلیات استاد شفیعی کدکنی این غزل بسیار کوتاهتر از این میباشد و احساس میکنم جندین بیت اضافه دارد در سایت شما با احترام فروان در ضمن بنده این غزل را اهنگ سازی کردم و خواندم و منتشر کردم به نام قدح در اینترنت موحود هست اگر تمایل داشتین دستور بفرمایین ارسال کنم براتون