گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:امروز چنانم که خر از بار ندانم امروز چنانم که گل از خار ندانم

❈۱❈
امروز چنانم که خر از بار ندانم امروز چنانم که گل از خار ندانم
امروز مرا یار بدان حال ز سر برد با یار چنانم که خود از یار ندانم
❈۲❈
دی باده مرا برد ز مستی به در یار امروز چه چاره که در از دار ندانم
از خوف و رجا پار دو پر داشت دل من امروز چنان شد که پر از پار ندانم
❈۳❈
از چهره زار چو زرم بود شکایت رستم ز شکایت چو زر از زار ندانم
از کار جهان کور بود مردم عاشق اما نه چو من خود که کر از کار ندانم
❈۴❈
جولاهه تردامن ما تار بدرید می گفت ز مستی که تر از تار ندانم
چون چنگم از زمزمه خود خبرم نیست اسرار همی‌گویم و اسرار ندانم
❈۵❈
مانند ترازو و گزم من که به بازار بازار همی‌سازم و بازار ندانم
در اصبع عشقم چو قلم بیخود و مضطر طومار نویسم من و طومار ندانم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۸۷

تصاویر

کامنت ها

سهیل قاسمی
2015-08-26T00:11:08
دی باده مرا بُرد زِ مستی به در ِ یارامروز چه چاره؟ که در از دار ندانم«دار» به معنی خانه است. دیروز باده مرا در حال ِ مستی به در ِ یار برد اما امروز چه کنم که در را از خانه نمی توانم تشخیص دهم!از چهره ی زار ِ چو زر م بود شکایترَستَم زِ شکایت چو زر از زار ندانمچهره ی چون زر وجه شبه اش زردی رنگ زر است!رَستَم زِ شکایت یعنی بی خیال ِ شکایت شدم! شکایت را رها کردم (از شکایت رها شدم!)مانند ِ ترازو و گَز ام من؛ که به بازاربازار همی سازم و بازار ندانمبازار همی سازم یعنی معامله ها را جوش می دهم. گَز ابزار ِ اندازه گیری یِ طول (مثلن برای پارچه) است و ترازو ابزار ِ اندازه گیری یِ وزن. می گوید مثل ِ ترازو و گَز، کار ِ بازار را راه می اندازم اما بازار ندانمدر اصبع ِ عشق ام چو قلم. بی خود و مضطرطومار نویسم من و طومار ندانماصبع یعنی انگشتمانند ِ قلمی هستم در انگشتان عشق که بدون این که خودم بدانم و به فرمان نویسنده (عشق)، چیزهایی می نویسم که خودم نمی دانم چیست
سهیل قاسمی
2015-08-26T00:02:19
جولاهه ی تر دامن ِ ما تار بِدَرّیدمی گفت ز ِ مستی که تَر از تار ندانمجولاهه اینجا به معنی عنکبوت یا «تار تَنَک» است. عنکبوت برای تنیدن ِ تار از مایع ِ لزجی که از خودش خارج می کند استفاده می کند.تَر دامن هم صفت ِ مشخص ِ عنکبوت است هنگامی که دامنش از ماده ی لزج و چسبناک ِ تار تنیدن تر است و هم «تر دامن» به معنی گناهکار و ناپاک به کار می رود.می گوید که عنکبوت ِ تر دامن ِ ما زد تار را پاره کرد. و می گفت که از مستی «تَر» (مصالح ِ ساخت ِ تار) را از «تار» تشخیص نداده است!
امیر
2016-08-09T08:23:20
این غزل شرح حالیست بر زمانی که سالک الی الله چنان در سلوک و جذبه مستغرق می شود که توجه به هیچ مسئله حتی سلوک خود ندارد. عارفی که از معرفت خود هم بی خبر است . نظر او فقط به حقست و بس.
هدائی
2020-03-08T03:24:55
بنده در این 40 سال عمرم،غرق در مهندسی و ریاضی و فرمول ها بوده ام و بتازگی دنیای آرام بخش و تعالی بخش و شیرین ادبیات را درک کرده ام.حیف که دیر آگاه شدم.اما الحمدلله شما عزیزان با نوشتن شرح ها،خیلی به بنده ی نو آموز کمک می‌کنید،دست شما را می بوسم.از استاد حداد عادل و الهی قمشه ای هم کمال تشکر را دارم.
مهسا
2019-08-02T04:27:43
سلام ببخشید میشه لطفا بیت 6 رو معنی کنید ؟ منظور از کر و کار چیه؟
rahnomaei rahnomaei@gmail.com
2017-04-13T17:44:35
باسلام و احترام؛ درخخصوص بیت زیر : چون چنگم از زمزمه خود خبرم نیستاسرار همی‌گویم و اسرار ندانمدر مصرع اول سکته وجود دارد. و اگر به صورت زیر نوشته شود درست خواهد شد. چون چنگم و از زمزمه ی خود خبرم نیست .... و حتی در نسخه ای (در کدام نسخه درست یادم نیست) به صورت زیر آمده است : من چنگم و از زمزمه ی خود خبرم نیست
نادر..
2018-02-09T07:17:17
با یار چنانم که خود از یار ندانم...
فرهود
2023-09-09T11:38:13.5832604
جولاهه یعنی بافنده، نساج، کسی که از تارهای پشم، کتان و ...  پارچه یا دیگر منسوجات می‌سازد.   ارتباط جولاهه و تار در این بیت مربوط به این است؛ جولاهه تردامن ما تار بدرید می‌گفت ز مستی که تر از تار ندانم شاید مولوی جولاهه را برای این منظور در این شعر استفاده کرده که انجام این شغل دقت زیادی لازم دارد که با مستی در تضاد است. (جولاهه‌ی مست) ترکیب طنزی را بوجود می‌آورد.   لینک به ویدئو ؛  در شرح معنی شغل جولاهه که در عنوان این ویدئو در  لینک یوتیوب به اشتباه ریسندگی نوشته شده است. ریسندگی، رنگرزی و جولاهگی ۳ شغل (یا فرآیند) متفاوت بوده‌اند.    
فرهود
2023-10-07T08:26:11.4035757
این غزل یکی از زیباترین غزلهای مولاناست. در بیتی که شما درباره آن می‌پرسید در این بیت از صنعت مراعات نظیر استفاد شده کلمه «کور» در مصرع اول و در مصرع دوم کر (کر و کور مراعات نظیر است) و همچنین ریتم ابیات قبل هم حفظ شده است. پر و پار ... کر و کار ... تر و تار ... مضافا اینکه کر می‌تواند معنی «توان» هم بدهد که بی‌ربط به کار نیست.