گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم از شاخ درخت تو چنین خام فتیدیم

❈۱❈
از شهر تو رفتیم تو را سیر ندیدیم از شاخ درخت تو چنین خام فتیدیم
در سایه سرو تو مها سیر نخفتیم وز باغ تو از بیم نگهبان نچریدیم
❈۲❈
بر تابه سودای تو گشتیم چو ماهی تا سوخته گشتیم ولیکن نپزیدیم
گشتیم به ویرانه به سودای چو تو گنج چون مار به آخر به تک خاک خزیدیم
❈۳❈
چون سایه گذشتیم به هر پاکی و ناپاک اکنون به تو محویم نه پاک و نه پلیدیم
ما را چو بجویید بر دوست بجویید کز پوست فناییم و بر دوست پدیدیم
❈۴❈
تا بر نمک و نان تو انگشت زدستیم در فرقت و در شور بس انگشت گزیدیم
چون طبل رحیل آمد و آواز جرس‌ها ما رخت و قماشات بر افلاک کشیدیم
❈۵❈
شکر است که تریاق تو با ماست اگر چه زهری که همه خلق چشیدند چشیدیم
آن دم که بریده شد از این جوی جهان آب چون ماهی بی‌آب بر این خاک طپیدیم
❈۶❈
چون جوی شد این چشم ز بی‌آبی آن جوی تا عاقبت امر به سرچشمه رسیدیم
چون صبر فرج آمد و بی‌صبر حرج بود خاموش مکن ناله که ما صبر گزیدیم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۴۹۰

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-08-25T17:31:17
ما را چو بجویید بر دوست بجوییدکز پوست فناییم و بر دوست پدیدیم..