مولانا:حسودان را ز غم آزاد کردم دل گله خران را شاد کردم
❈۱❈
حسودان را ز غم آزاد کردم
دل گله خران را شاد کردم
به بیدادان بدادم داد پنهان
ولی در حق خود بیداد کردم
❈۲❈
چو از صبرم همه فریاد کردند
چنان باشد که من فریاد کردم
مرا استاد صبر است و از این رو
خلاف مذهب استاد کردم
❈۳❈
جهانی که نشد آباد هرگز
به ویران کردنش آباد کردم
در این تیزاب که چون برگ کاه است
به مشتی گل در او بنیاد کردم
❈۴❈
فراموشم مکن یا رب ز رحمت
اگر غیر تو را من یاد کردم
کامنت ها