مولانا:اگر سرمست اگر مخمور باشم مهل کز مجلس تو دور باشم
❈۱❈
اگر سرمست اگر مخمور باشم
مهل کز مجلس تو دور باشم
رخم از قبله جان نور گیرد
چو با یاد تو اندر گور باشم
❈۲❈
قرارم کی بود خود در تک گور
چو بر دمگاه نفخ صور باشم
صد افسنتین و داروهای نافع
تویی جان را چو من رنجور باشم
❈۳❈
شوم شیرین ز لطف گوهر تو
اگر چون بحر تلخ و شور باشم
اگر غم همچو شب عالم بگیرد
برآ ای صبح تا منصور باشم
❈۴❈
تویی روز و منم استاره روز
عجب نبود اگر مشهور باشم
به من شادند جمله روزجویان
چو پیش آهنگ چون تو نور باشم
❈۵❈
مرا مخمور می داری نه از بخل
ولی تا ساکن و مستور باشم
بدان مستور می داری چو حوتم
که تا از عقربت مهجور باشم
❈۶❈
چه غم دارم ز نیش عقرب ای ماه
چو غرق شهد چون زنبور باشم
خمش کردم ولیکن عشق خواهد
که پیش زخمهاش طنبور باشم
کامنت ها