مولانا:بیا با هم سخن از جان بگوییم ز گوش و چشمها پنهان بگوییم
❈۱❈
بیا با هم سخن از جان بگوییم
ز گوش و چشمها پنهان بگوییم
چو گلشن بیلب و دندان بخندیم
چو فکرت بیلب و دندان بگوییم
❈۲❈
به سان عقل اول سر عالم
دهان بربسته تا پایان بگوییم
سخندانان چو مشرف بر دهانند
برون از خرگه ایشان بگوییم
❈۳❈
کسی با خود سخن پیدا نگوید
اگر جمله یکیم آن سان بگوییم
تو با دست تو چون گویی که برگیر
چو همدستیم از آن دستان بگوییم
❈۴❈
بداند دست و پا از جنبش دل
دهان ساکن دل جنبان بگوییم
بداند ذره ذره امر تقدیر
اگر خواهی مثال آن بگوییم
کامنت ها