گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آن عشرت نو که برگرفتیم پا دار که ما ز سر گرفتیم

❈۱❈
آن عشرت نو که برگرفتیم پا دار که ما ز سر گرفتیم
آن دلبر خوب باخبر را مست و خوش و بی‌خبر گرفتیم
❈۲❈
هر لحظه ز حسن یوسف خود صد مصر پر از شکر گرفتیم
در خانه حسن بود ماهی رفتیمش و بام و در گرفتیم
❈۳❈
آن آب حیات سرمدی را چون آب در این جگر گرفتیم
چون گوشه تاج او بدیدیم مستانه‌اش از کمر گرفتیم
❈۴❈
هر نقش که بی‌وی است مرده‌ست از بهر تو جانور گرفتیم
هر جانوری که آن ندارد او را علف سقر گرفتیم
❈۵❈
هر کس گهری گرفت از کان از کان همه سیمبر گرفتیم
از تابش نور آفتابی چون ماه جمال و فر گرفتیم
❈۶❈
شمس تبریز چون سفر کرد چون ماه از آن سفر گرفتیم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۵۷۰

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-12-16T21:04:05
هر نقش که بی‌وی است، مرده‌ست...
یزدانپناه عسکری
2023-05-04T04:22:51.8147741
هر لحظه ز حسن یوسف خود - صد مصر پر از شکر گرفتیم  در خانه حسن بود ماهی - رفتیمش و بام و در گرفتیم  آن آب حیات سرمدی را - چون آب در این جگر گرفتیم  *** [سید حسین نصر] هر لحظه از زمان دروازه‌ای است به‌سوی ابدیت و لحظه، حال، اکنون به خود «سرمد» تعلق دارد [یزدانپناه عسکری] وقت است که همان حال و حالت و کیفیت ادراک هست. _____ معرفت و امر قدسی، سید حسین نصر، ترجمه فرزاد حاجی میرزائی - نشر و پژوهش فرزان روز 1383- ص 187
مسافر
2023-07-11T09:09:20.9128006
سلام این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 961 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است می توانید ویدیو و صوت شرح  غزل را در آدرسهای  زیر پیدا کنید: parvizshahbazi aparat