گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم در درون ساغرش چشمه خوری را یافتم

❈۱❈
از شهنشه شمس دین من ساغری را یافتم در درون ساغرش چشمه خوری را یافتم
تابش سینه و برت را خود ندارد چشم تاب شکر ایزد را که من زین دلبری را یافتم
❈۲❈
میرداد قهر چون ماری فروکوبد سرش آنک گوید در دو کونش هم سری را یافتم
چون درون طره‌اش دریافتم دل را عجب در درون مشک رفتم عنبری را یافتم
❈۳❈
گر ببینی طوطی جان مرا گرد لبش می پرد پرک زنان که شکری را یافتم
گر بپرسندت حکایت کن که من بر جام لعل عاشقی مستی جوانی می خوری را یافتم
❈۴❈
گر کسی منکر شود تو گردن او را ببند می کشانش روسیه که منکری را یافتم
در میان طره‌اش رخسار چون آتش ببین گو میان مشک و عنبر مجمری را یافتم
❈۵❈
چون گشاید لعل را او تا نثار در کند گو که در خورشید از رحمت دری را یافتم
چون دکان سرپزان سرها و دل‌ها پیش او هست بی‌پایان در آن سرها سری را یافتم
❈۶❈
چون نگه کردم سر من بود پر از عشق او من برون از هر دو عالم منظری را یافتم
من به برج ثور دیدم منکر آن آفتاب گاو جستم من ز ثور و خود خری را یافتم
❈۷❈
من صف رستم دلان جستم بدیدم شاه را ترک آن کردم چو بی‌صف صفدری را یافتم
من همی‌کشتی سوی تبریز راندم می نرفت پس ز جان بر کشتی خود لنگری را یافتم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۰۰

تصاویر

کامنت ها

محمد رضا
2021-02-14T19:37:49
برای خواندن مصرع اول از بیت دوم مشکل داشتمخواستم از عزیزان بپرسم که من بد می‌خوانم یا بدون کلمه ی «خود» وزن شعر بهتر میشود راهنمایی اساتید موجب امتنان خواهد بود
همایون
2017-12-11T23:49:55
حدیث عشق همیشه در کار بوده است مانند خورشید که همواره تابیده و می‌‌تابد تا زرتشتی پیدا می‌‌شود و به وجود آن پی‌ می‌‌برد و به کارایی‌ آن که پیوسته در کار است و شیرینی‌ عسل را پدیدار می‌‌سازد و زیبایی گل را و مهر را و انسان راپیدا شدن شمس و جلال دین با هم دیگر و ملاقات و همنشینی آنان بود که چشمه خورشید عشق یافت می‌‌شود و همگان از آن برخوردار می‌‌گردندکار انسان یافتن است چون در هستی‌ گنج‌هایی‌ نهان است و همین گنجینه بودن هستی‌ انسان را پدید آورده است که خود گنجی عظیم است و در میان انسان‌ها و سر‌ها نیز گنج‌ها نهان است که خورشید عشق برای درخشش آنان پیوسته در کار است
mehdi shiraz
2018-10-20T06:17:28
ضمن تایید حاشیه اول مولانا میگوید:شمس،منشا چشمه من و نور یگانگی بوده که حقیقت دو عالم را بصورت واحد یا وحدت و بصورت جوهر عشق یا عشق واحد در عنبر مشک و شکر سخن وجوان مست وعاشق یکتایی بمن نشان داده و منکر این عشق منکر خداست