گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم چو برویید نباتش چو شکر بست زبانم

❈۱❈
ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم چو برویید نباتش چو شکر بست زبانم
همه خوبی قمر او همه شادی است مگر او که از او من تن خود را ز شکر بازندانم
❈۲❈
تو چه پرسی که کدامی تو در این عشق چه نامی صنما شاه جهانی ز تو من شاد جهانم
چو قدح ریخته گشتم به تو آمیخته گشتم چو بدیدم که تو جانی مثل جان پنهانم
❈۳❈
وگرم هست اگر من بنه انگشت تو بر من که من اندر طلب خود سر انگشت گزانم
چو از او در تک و تابم ز پیش سخت شتابم چو مرا برد به نارم دو چو خود بازستانم
❈۴❈
چو شکرگیر تو گشتم چو من از تیر تو گشتم چه شد ار بهر شکارت شکند تیر و کمانم
چو صلاح دل و دین را مه خورشید یقین را به تو افتاد محبت تو شدی جان و روانم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۱۶

تصاویر

کامنت ها

سیداحمد حسینی
2013-10-25T00:20:30
با توجه به اینکه در ادب پارسی کلماتی را مجاز به نوشتن به صورت چسبیده میباشیم که معنی لغت تغییر نکند و با لغت جدیدی اشتباه گرفته نشود در همین خصوص در بیت پنجم کلمه ی پیش که در اصل پی اش میباشد معنی جدیدی گرفته و لازم است تصحیح شود و به صورت پی اش نوشته شود، پر واضح است که در تلفظ و شعر خوانی به صورت درست peyash تلفظ خواهد شد...
مهدیه
2020-06-29T23:59:44
بیت دوم را میتوان به دوصورت خوند: 1: همه خوبیِّ قمر او یعنی همه ی خوبی های ماه رو داراست2 همه خوبی، قمرِ او یعنی همه ی خوبی ها مثل یک قمر به دور او میگردندبیت پنجم خیلی معنی عرفانی و پیچیده ای داره میگه وگرم هست اگر من بنه انگشت تو برمن یعنی اگه در من هنوز مقداری منیت وجود داره تو انگشتت رو بر من بگذار. انگشت گذاشتن کنایه از عیب و ایراد گرفتنه.در مصرع بعدی میگه که من اندر طلب خود سر انگشت گزانم. من احساس میکنم میخواد اشاره کنه که خدا و معبود ما در درون ماست و همون ندای اناالحق منصور رو بزنه اون انگشتی که بر من گذاشتی خود من بودم که انگشت بر دهان گذاشتم در طلب خودم که همان خدا بودم
مهدیه
2020-06-30T00:04:30
در بیت هفتم هم میگه چو شکرگیر تو گشتم چو من از تیر تو گشتم تیر اینجا به معنی سهم هست. در بیت "تیر او باد عزُّ و نعمت و ناز تا بتابد بر آسمان بر، تیر" در این بیت هم تیر اول به معنای سهم و تیر دوم به معنای عطارد هستش