گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:فلکا بگو که تا کی گله‌های یار گویم نبود شبی که آیم ز میان کار گویم

❈۱❈
فلکا بگو که تا کی گله‌های یار گویم نبود شبی که آیم ز میان کار گویم
ز میان او مقامم کمر است و کوه و صحرا بجهم از این میان و سخن و کنار گویم
❈۲❈
ز فراق گلستانش چو در امتحان خارم برهم ز خار چون گل سخن از عذار گویم
همه بانگ زاغ آید به خرابه‌های بهمن برهم از این چو بلبل صفت بهار گویم
❈۳❈
گرهی ز نقد غنچه بنهم به پیش سوسن صفتی ز رنگ لاله به بنفشه زار گویم
بکشد ز کبر دامن دل من چو دلبر آید بدرد نظر گریبان چو ز انتظار گویم
❈۴❈
بنهد کلاه از سر خم خاص خسروانی بجهد ز مهر ساقی چو من از خمار گویم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۲۶

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-01-19T08:56:03
شگفتا..ز فراق گلستانش چو در امتحان خارمبرهم ز خار، چون گل سخن از عذار گویم ..
نادر..
2017-02-10T14:46:24
همه بانگ زاغ آید به خرابه‌های بهمنبرهم از این چو بلبل صفت بهار گویم ..
نوشاد رکنی
2023-02-27T14:10:07.1674339
به نظر می‌رسد در بیت 5، «گروی» یعنی گرویی به جای «گرهی» صحیح‌تر باشد. (به اعتبار »نقد غنچه»).