گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از بت باخبر من خبری می رسدم وز لب چون شکر او شکری می رسدم

❈۱❈
از بت باخبر من خبری می رسدم وز لب چون شکر او شکری می رسدم
شکر اندر شکر اندر شکر است شکری در دهن است و دگری می رسدم
❈۲❈
هر دم از گلشن او طرفه گلی می سکلم هر زمان تازه گل از شاخ تری می رسدم
خیره از عشق ویم کز هوسش هر نفسی عاشق سوخته خیره سری می رسدم
❈۳❈
آن یکی زرد شده کآتش او می کشدم وین دگر هست که از وی نظری می رسدم
وان دگر بر در آن خانه او بنشسته که در ار باز نشد بانگ دری می رسدم
❈۴❈
وان یکی بر سر آن خاک سرک بنهاده که ز خاکش صفت جانوری می رسدم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۳۶

تصاویر

کامنت ها

پویان
2015-06-19T00:59:12
در مصراع اول بیت دوم، شعر از وزن می افتد، شکل صحیح آن: شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرست. می باشد.
سودابه مهیجی
2017-02-21T14:20:50
از بت با خبر من خبری میرسدم....ولا ینبئک مثل خبیر.سوره فاطر 14