مولانا:من چو در گور درون خفته همیفرسایم چو بیایی به زیارت سره بیرون آیم
❈۱❈
من چو در گور درون خفته همیفرسایم
چو بیایی به زیارت سره بیرون آیم
نفخ صور منی و محشر من پس چه کنم
مرده و زنده بدان جا که تویی آن جایم
❈۲❈
مثل نای جمادیم و خمش بیلب تو
چه نواها زنم آن دم که دمی در نایم
نی مسکین تو با شکرلب خو کردهست
یاد کن از من مسکین که تو را می پایم
❈۳❈
چون نیابم مه رویت سر خود می بندم
چون نیابم لب نوشت کف خود می خایم
کامنت ها