مولانا:بوی آن خوب ختن می آیدم بوی یار سیمتن می آیدم
❈۱❈
بوی آن خوب ختن می آیدم
بوی یار سیمتن می آیدم
می رسد در گوش بانگ بلبلان
بوی باغ و یاسمن می آیدم
❈۲❈
درد چون آبستنان می گیردم
طفل جان اندر چمن می آیدم
بوی زلف مشکبار روح قدس
همچو جان اندر بدن می آیدم
❈۳❈
یوسفم افتاده در چاه فراق
از شه مصر آن رسن می آیدم
من شهید عشقم و پرخون کفن
خونبها اندر کفن می آیدم
❈۴❈
بر سرم نه آن کلاه خسروی
کان چنان شیرین ذقن می آیدم
سر نهادم همچو شمع اندر لگن
سر نگر کاندر لگن می آیدم
❈۵❈
جانها بر بام تن صف صف زدند
کان قباد صف شکن می آیدم
گوییا آن چنگ عشرت ساز یافت
تا نوای تن تنن می آیدم
❈۶❈
گوییا ساقی جان بر کار شد
تا چنین می در دهن می آیدم
یا ز شعشاع عقیق احمدی
بوی رحمان از یمن می آیدم
❈۷❈
یا ز بوی شمس تبریزی ز عشق
نعرهها بیخویشتن می آیدم
کامنت ها