گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:عاشقی بر من پریشانت کنم کم عمارت کن که ویرانت کنم

❈۱❈
عاشقی بر من پریشانت کنم کم عمارت کن که ویرانت کنم
گر دو صد خانه کنی زنبوروار چون مگس بی‌خان و بی‌مانت کنم
❈۲❈
تو بر آنک خلق را حیران کنی من بر آنک مست و حیرانت کنم
گر که قافی تو را چون آسیا آرم اندر چرخ و گردانت کنم
❈۳❈
ور تو افلاطون و لقمانی به علم من به یک دیدار نادانت کنم
تو به دست من چو مرغی مرده‌ای من صیادم دام مرغانت کنم
❈۴❈
بر سر گنجی چو ماری خفته‌ای من چو مار خسته پیچانت کنم
خواه دلیلی گو و خواهی خود مگو در دلالت عین برهانت کنم
❈۵❈
خواه گو لاحول خواهی خود مگو چون شهت لاحول شیطانت کنم
چند می باشی اسیر این و آن گر برون آیی از این آنت کنم
❈۶❈
ای صدف چون آمدی در بحر ما چون صدف‌ها گوهرافشانت کنم
بر گلویت تیغ‌ها را دست نیست گر چو اسماعیل قربانت کنم
❈۷❈
چون خلیلی هیچ از آتش مترس من ز آتش صد گلستانت کنم
دامن ما گیر اگر تردامنی تا چو مه از نور دامانت کنم
❈۸❈
من همایم سایه کردم بر سرت تا که افریدون و سلطانت کنم
هین قرائت کم کن و خاموش باش تا بخوانم عین قرآنت کنم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۶۵

تصاویر

کامنت ها

محمد بینش (م ــ زیبا روز)
2015-07-11T12:49:49
در پاسخ به نویسنده بالا در باره کمبود هجا در مصرع"گر که قافی تو را چون آسیا" هیچ عیبی ندارد . عیب در خوانش غلط نویسنده است که "که قاف" را بدون کسره می خواند و معنی بیت را نفهمیده است .
ر غلامی
2015-08-05T13:52:57
با عرض ادب و احترام. مصراع دوم بیت پنجم را این طور دیده ام و درستتر به نظر می رسد: من به یک تعلیم نادانت کنم
Mohsen
2015-12-26T19:13:25
در بیت نهم کدام درست است ?1- چون شهب لاحول شیطانت کنم که بنظر از مفهوم شهاب و شیطان در قران آمده است. یا اینکه چون شهت لاحول شیطانت کنم 2- که شه مخفف شاه است 3- و یا اینکه شه بر مبنای واژه نامه دکتر معین (شُ) (اِ.) کلمه ای است که هنگام نفرت و بیزاری بر زبان آورند.
هورام
2013-04-09T12:40:04
سلام و عرض ادب و احترامدو مصرع در این غزل نیاز به بازنگری دارد:بیت چهارم اینگونه درج شده است که: گرکه قافی تو را چون آسیا ....آرم اندر چرخ و گردانت کنم؛ملاحظه میفرمایید که مصرع نخست کمبود هجا دارد در سایر سایتها نیز به همین شکل ناصحیح درج شده است. مثلا از نظر هجایی مناسب است که اینگونه باشد که : «گرکه چون قافی تو را چون آسیا ...».بیت دیگر اینگونه درج شده است: خواه دلیلی گو و خواهی خود مگو .... در دلالت عین برهانت کنم؛ملاحظه میفرمایید که مصرع نخست هجای اضافه دارد. مثلا از نظر هجایی مناسب است که اینگونه باشد که: «خواه سری گو و خواهی خود مگو...».همچنین لازم به ذکر است که همین محتوای غزل با همین کلمات و جمله بندی ها در غزل دیگری با اضافه شدن ردیف «نیکو شنو» وجود دارد (عاشقی برمن پریشانت کنم نیکو شنو...) که بنظر میرسد این غزل با ردیف نیکو شنو زاید باشد.با تشکر
ناشناس
2014-07-03T01:10:47
به نظر میرسد بیت به همان شکل "گرکه قافی تورا چون آسیا" درست است که قاف= کوه قاف
همایون
2019-04-03T08:06:01
جلال دین این غزل را اصلاح و بازنویسی کرده و از وزن شش تائی به هشت تائی در آورده و بیت‌های اضافی را حذف کرده است که در شماره 2204 آمده است عاشقی برمن پریشانت کنم نیکو شنو
بی نهایت
2017-10-15T22:31:15
ضمن عرض سلام و ادب و احترام این شعر یک فاکتور مهم در سبک خواندن دارد و ان هم درج ویرگول می باشد هر دو کلمه و یا سه کلمه اول نیاز به ویرگول دارندبرای مثال عاشقی بر من، پریشانت کنمکم عمارت کن، که ویرانت کنمیا خواه گو ، لاحول خواهی خود مگوچون شهت، لاحول شیطانت کنم
احسان آسیابان زاده
2018-12-11T09:17:43
چقدر این شعر آرامش بخش است
روفیا
2018-06-01T12:13:52
ور تو افلاطون و لقمانی به علممن به یک تعلیم نادانت کنمبسیار زیباست از آن روی که لازمه یادگیری فروتنی از نوع قلبی نه از نوع الکی است. کسی که خیال می کند خیلی چیز می داند چیزی یاد نمی گیرد!مراد از نادان کردن در نادانی افکندن نیست، همه نادان هستیم، مراد یادآوری نادانی مان است.
روفیا
2018-06-01T16:19:52
آینه هستی چه باشد نیستینیستی بر گر تو ابله نیستیهستی اندر نیستی بتوان نمودمال داران بر فقیر آرند جود
روفیا
2018-06-01T16:20:35
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
Sahv
2022-10-20T17:36:37.7882678
پس از چهار سال؛همان.
محسن جهان
2023-02-18T12:38:17.2441749
تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق: جناب مولانا در این ابیات از جانب خداوند خطاب به آدمیان و بطور خاص آن‌هایی که خود را از هر لحاظ برتر و داناتر می‌دانند صحبت می‌کند: اگر در این اندیشه‌ای که عاشق من هستی، مطمئن باش امتحان خواهی شد، و تو را در رنج قرار داده و اندوخته‌های دنیویت را ویران خواهم کرد. و چنانچه مایملک فراوانی از جمله: اموال، شهرت، علم، جوانی و... را همانند کندوی زنبور ساخته و جمع‌آوری کرده‌ای و به آنها افتخار میکنی، منتظر باش که از تو ستانده شده و مثال مگس بی خانمان رها می‌گردی.