گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:من به سوی باغ و گلشن می روم تو نمی‌آیی میا من می روم

❈۱❈
من به سوی باغ و گلشن می روم تو نمی‌آیی میا من می روم
روز تاریک است بی‌رویش مرا من برای شمع روشن می روم
❈۲❈
جان مرا هشته‌ست و پیشین می رود جان همی‌گوید که بی‌تن می روم
بوی سیب آمد مرا از باغ جان مست گشتم سیب خوردن می روم
❈۳❈
عیش باقی شد مرا آن جا که من از برای عیش کردن می روم
من به هر بادی نگردم زانک من در رهش چون کوه آهن می روم
❈۴❈
من گریبان را دریدم از فراق در پی او همچو دامن می روم
آتشم گر چه به صورت روغنم و اندر آتش همچو روغن می روم
❈۵❈
همچو کوهی می نمایم لیک من ذره ذره سوی روزن می روم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۶۸

تصاویر

کامنت ها

هادی رنجبران
2021-12-18T12:08:50.0925594
بیت سوم. تقابل معنایی «جان» و «تن» از واژه¬های «هشتن و رفتن» آشکار می¬شود. مولانا هر کجا تن و جان را در کنار هم می¬آورد، تن را چون مانعی برای تعالی و پیشرفت می-بیند و همیشه سعی در نفی آن دارد.