مولانا:من اگر پرغم اگر خندانم عاشق دولت آن سلطانم
❈۱❈
من اگر پرغم اگر خندانم
عاشق دولت آن سلطانم
هوس عشق ملک تاج من است
اگرم تاج دهی نستانم
❈۲❈
رنگ شاخ گل او برگ من است
زانک من بلبل آن بستانم
جز که بر خاک درش ننشینم
جز که در جان و دلش ننشانم
❈۳❈
روز و شب غرقه شیر و شکرم
در گل و یاسمن و ریحانم
گر خراب است جهان گر معمور
من خراب ویم این می دانم
❈۴❈
نظری هست ملک را بر من
گر چه با خاک زمین یک سانم
زر با خاک درآمیختهام
باش در کوره روم در کانم
کامنت ها