گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:رفتم ز دست خود من در بیخودی فتادم در بیخودی مطلق با خود چه نیک شادم

❈۱❈
رفتم ز دست خود من در بیخودی فتادم در بیخودی مطلق با خود چه نیک شادم
چشمم بدوخت دلبر تا غیر او نبینم تا چشم‌ها به ناگه در روی او گشادم
❈۲❈
با من به جنگ شد جان گفتا مرا مرنجان گفتم طلاق بستان گفتا بده بدادم
مادر چو داغ عشقت می دید در رخ من نافم بر آن برید او آن دم که من بزادم
❈۳❈
گر بر فلک روانم ور لوح غیب خوانم ای تو صلاح جانم بی‌تو چه در فسادم
ای پرده برفکنده تا مرده گشته زنده وز نور رویت آمد عهد الست یادم
❈۴❈
از عشق شاه پریان چون یاوه گشتم ای جان از خویش و خلق پنهان گویی پری نژادم
تبریز شمس دین را گفتم تنا کی باشی تن گفت خاک و جان گفت سرگشته همچو بادم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۸۸

تصاویر

کامنت ها