گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:من پاکباز عشقم تخم غرض نکارم پشت و پناه فقرم پشت طمع نخارم

❈۱❈
من پاکباز عشقم تخم غرض نکارم پشت و پناه فقرم پشت طمع نخارم
نی بند خلق باشم نی از کسی تراشم مرغ گشاده پایم برگ قفس ندارم
❈۲❈
من ابر آب دارم چرخ گهرنثارم بر تشنگان خاکی آب حیات بارم
موسی بدید آتش آن نور بود دلخوش من نیز نورم ای جان گر چه ز دور نارم
❈۳❈
شاخ درخت گردان اصل درخت ساکن گر چه که بی‌قرارم در روح برقرارم
من بوالعجب جهانم در مشت گل نهانم در هر شبی چو روزم در هر خزان بهارم
❈۴❈
با مرغ شب شبم من با مرغ روز روزم اما چو باخود آیم زین هر دو برکنارم
آن لحظه باخود آیم کز محو بیخود آیم شش دانگ آن گهم که بیرون ز پنج و چارم
❈۵❈
جان بشر به ناحق دعویش اختیار است بی‌اختیار گردد در فر اختیارم
آن عقل پرهنر را بادی است در سر او آن باد او نماند چون باده‌ای درآرم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۶۹۳

تصاویر

کامنت ها

مژگان
2015-06-04T13:49:27
در بعضی سایتها قفس را قفص نیز نوشته اند. با توجه به اینکه قفص هم درسته و معرب قفس است آیا ممکنه اصل قفص باشد ضمن اینکه قفص به معنای پای بستن هم هست.