مولانا:آوازه جمالت از جان خود شنیدیم چون باد و آب و آتش در عشق تو دویدیم
❈۱❈
آوازه جمالت از جان خود شنیدیم
چون باد و آب و آتش در عشق تو دویدیم
اندر جمال یوسف گر دستها بریدند
دستی به جان ما بر بنگر چهها بریدیم
❈۲❈
رندان و مفلسان را پیداست تا چه باشد
این دلق پاره پاره در پای تو کشیدیم
در عشق جان سپاران مانند ما هزاران
هستند لیک چون تو در خواب هم ندیدیم
❈۳❈
ماننده ستوران در آب وقت خوردن
چون عکس خویش دیدیم از خویش می رمیدیم
کامنت ها