گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بدار دست ز ریشم که باده‌ای خوردم ز بیخودی سر و ریش و سبال گم کردم

❈۱❈
بدار دست ز ریشم که باده‌ای خوردم ز بیخودی سر و ریش و سبال گم کردم
ز پیشگاه و ز درگاه نیستم آگاه به پیشگاه خرابات روی آوردم
❈۲❈
خرد که گرد برآورد از تک دریا هزار سال دود درنیابد او گردم
فراختر ز فلک گشت سینه تنگم لطیفتر ز قمر گشت چهره زردم
❈۳❈
دکان جمله طبیبان خراب خواهم کرد که من سعادت بیمار و داروی دردم
شرابخانه عالم شده‌ست سینه من هزار رحمت بر سینه جوامردم
❈۴❈
هزار حمد و ثنا مر خدای عالم را که دنگ عشقم و از ننگ خویشتن فردم
چو خاک شاه شدم ارغوان ز من رویید چو مات شاه شدم جمله لعب را بردم
❈۵❈
چو دانه‌ای که بمیرد هزار خوشه شود شدم به فضل خدا صد هزار چون مردم
منم بهشت خدا لیک نام من عشق است که از فشار رهد هر دلی کش افشردم
❈۶❈
رهد ز تیر فلک وز سنان مریخش هر آن مرید که او را به عشق پروردم
چو آفتاب سعادت رسید سوی حمل دو صد تموز بجوشید از دی سردم
❈۷❈
خموش باش که گر نی ز خوف فتنه بدی هزار پرده دریدی زبان من هر دم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۷۲۲

تصاویر

کامنت ها

..
2019-05-23T02:08:09
فراخ‌تر ز فلک گشت سینه‌ی تنگمشراب‌خانه‌ی عالم شده‌است سینه‌ی من..
hadi
2017-07-03T07:11:15
به به چه مستی، عجب حال و هوایی خوش به سعادت عارفان. خدایا ظرفیتمون زیاد کن