مولانا:چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم میان مجلس جان حلقه حلقه می گردیم
❈۱❈
چه روز باشد کاین جسم و رسم بنوردیم
میان مجلس جان حلقه حلقه می گردیم
همیخوریم می جان به حضرت سلطان
چنانک بیلب و ساغر نخست می خوردیم
❈۲❈
خراب و مست به ساقی جان همیگوییم
برآر دست که ما دستها برآوردیم
بیار نقل که ما نقل کردهایم این سو
بیار باده احمر که زار و رخ زردیم
❈۳❈
بکن سلام که تسلیم ابتلای توییم
بپرس گرم که افسرده دم سردیم
جوابمان دهد آن ساقیم که نوش خورید
که ما به نورفشانی چو مه جوامردیم
❈۴❈
تو ملک کدکن وهب لی بگو سلیمان وار
که ما به منع عطا مور را نیازردیم
ز هجر و فرقت ما درد و غم بسی دیدیم
درآی در بر ما ما دوای هر دردیم
❈۵❈
دل آر خسته به خار جفا و گل بستان
چه تحفه آری ماورد را که ما وردیم
اگر ز مونس و جفتان خود جدا ماندی
بیا که در کرم و حسن لطف ما فردیم
❈۶❈
اگر تو کار نکردی و مفلسی از خیر
بیا که کار چو تو صد هزار ما کردیم
بیار اشک چو مشتاق و گرد را بنشان
که روی ماه نبینیم تا در این گردیم
❈۷❈
خمش گزاف مینداز مهره اندر طاس
به ما گذار که ما اوستاد این نردیم
کامنت ها