گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بر آن شده‌ست دلم کآتشی بگیرانم که هر کی او نمرد پیش تو بمیرانم

❈۱❈
بر آن شده‌ست دلم کآتشی بگیرانم که هر کی او نمرد پیش تو بمیرانم
کمان عشق بدرم که تا بداند عقل که بی‌نظیرم و سلطان بی‌نظیرانم
❈۲❈
که رفت در نظر تو که بی‌نظیر نشد مقام گنج شده‌ست این نهاد ویرانم
من از کجا و مباهات سلطنت ز کجا فقیر فقرم و افتاده فقیرانم
❈۳❈
من آن کسم که تو نامم نهی نمی‌دانم چو من اسیر توام پس امیر میرانم
جز از اسیری و میری مقام دیگر هست چو من فنا شوم از هر دو کس نفیرانم
❈۴❈
چو شب بیاید میر و اسیر محو شوند اسیر هیچ نداند که از اسیرانم
به خواب شب گرو آمد امیری میران چو عشق هیچ نخسبد ز عشق گیرانم
❈۵❈
به آفتاب نگر پادشاه یک روزه‌ست همی‌گدازد مه منیر کز وزیرانم
منم که پخته عشقم نه خام و خام طمع خدای کرد خمیری از آن خمیرانم
❈۶❈
خمیرکرده یزدان کجا بماند خام خمیرمایه پذیرم نه از فطیرانم
فطیر چون کند او فاطرالسموات است چو اختران سماوات از منیرانم
❈۷❈
تو چند نام نهی خویش را خمش می باش که کودکی است که گویی که من ز پیرانم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۷۴۶

تصاویر

کامنت ها

آرش ثروتیان
2021-08-01T06:37:54.4526725
به آفتاب نگر پادشاه یک روزه‌ست همی‌گدازد مه منیر کز وزیرانم در مصرع دوم منیر وزن را به هم می زند. درست چنین است. همی‌گدازد مه نیز کز وزیرانم