گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:کون خر را نظام دین گفتم پشک را عنبر ثمین گفتم

❈۱❈
کون خر را نظام دین گفتم پشک را عنبر ثمین گفتم
اندر این آخرجهان ز گزاف بس چمن نام هر چمین گفتم
❈۲❈
طوق بر گردن کپی بستم نام اعلا بر اسفلین گفتم
عجز خواهید روح را که ز عجز صفت روح بهر طین گفتم
❈۳❈
حلیه آدم و خلیفه حق بهر ابلیس و هر لعین گفتم
زاغ را بلبل چمن خواندم خار را سرو و یاسمین گفتم
❈۴❈
دیو را جبرئیل کردم نام ژاژ را حجت مبین گفتم
ای دریغا که کان نفرین را از طمع چند آفرین گفتم
❈۵❈
از خری بود آن نبد ز خرد که خر ماده را تکین گفتم
توبه کردم از این خطا گفتن همه عمرم بس ار همین گفتم

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۷۵۲

تصاویر

کامنت ها

ناشناس
2016-01-24T12:51:20
بااحترام.تکین درترکی باستان بمعنی شاهزاده میباشد.
خسرو
2020-03-06T19:30:14
این شعر از زبان پیامبر کذاب در مورد دجال (کون خر) هست چون: کون خر را نظام دین گفتم
همایون
2020-09-03T03:07:56
اگر غزل از جلال دین باشد در وصف حالات و باور های خود پیش از تحول اساسی با همنشینی شمس تبریز استمقایسه ای است از دیروز و امروز خود شاعر که بسیار از باور های مذهبی گذشته خود پشیمان است و توبه می کند
حسین ۱
2017-08-16T13:02:15
نادر.. خان گرامی با پوزش ، من نابجایی نمی بینم ” گفتم “ را اگر در اول بیت یا گاهی ابتدای مصرع در نظر بگیریم کاملاً بجا به نظر می آید شاید من از شعر زیاد نمی دانم . مثل : گفتم : شوق دیدارت ای نسیم سحرگشته با جان من عجینبرای من تازگی داردالبته نظر شما محترم استزنده باشید
نادر..
2017-08-16T20:53:09
حسین جان، دوست عزیزمنظر نیکوی شما نیز کاملا محترم است..
روفیا
2017-08-16T11:02:44
مهناز جان حاشیه پیشین از من نبود. غزل بس عاشقانه است، خوش به حال مخاطب نیا و خوش به حال نیا و خوش به حال هر که بویی از عشق به مشامش رسیده است...
روفیا
2017-08-16T01:37:59
قضاوت با شماشعر دیگری از مولانا بعد از دیدن شمس و ابراز پشیمانی از گذشته
مهناز ، س
2017-08-16T03:59:12
گرامی روفیا قضاوت نمی کنم که غزل خود گویاستشما قیاس کنید :آشنا وار ، اینچنین گفتمبا صدای بسی حزین گفتم گرچه با ترس بود از ته دلزیر لب لیک دلنشین گفتمدوستت دارم ای نگار ینمبیش ، از هر که در زمین ، گفتمبا صدای اذان به جای نماز بر رخ خوبت آفرین گفتمسجده ها می کنم به درگاهتداغ پیداست بر جبین ، گفتمآرزوهاست در دلم ای گلتو گلی ، باغ و یاسمین ، گفتمشوق دیدارت ای نسیم سحرگشته با جان من عجین ، گفتمبوی گیسوی تو به دست صباخوشتر ازعطر عنبرین ، گفتمدست در دست من بِنِه که شوم شاد و خرّم چو فرودین ، گفتمتا ” نیا “ عاشق است ، بنشینددر هوای تو نازنین ، گفتم،خوب و خوش باشید
نادر..
2017-08-16T06:59:03
درود مهناز عزیزغزل لطیفی است ..ردیف "گفتم" در ابیات نیمه دوم غزل، به لحاظ مفهوم، نابجا می نماید. البته شاید به شکلی، تاکید مد نظر سراینده بوده است..