مولانا:بار دگر جانب یار آمدیم خیره نگر سوی نگار آمدیم
❈۱❈
بار دگر جانب یار آمدیم
خیره نگر سوی نگار آمدیم
بر سر و رو سجده کنان جمله راه
تا سر آن گنج چو مار آمدیم
❈۲❈
نافه آهو چو بزد بر دماغ
دام گرفتیم و شکار آمدیم
دام بشر لایق آن صید نیست
پس تو بگو ما به چه کار آمدیم
❈۳❈
پار دل پاره رفوی تو دید
بر طمع دولت پار آمدیم
ای همه هستی مکن از ما کنار
زانک ز هستی به کنار آمدیم
❈۴❈
همچو ستاره سوی شیطان کفر
نفط زنانیم و شرار آمدیم
همچو ابابیل سوی پیل گبر
سنگ زنانیم و دمار آمدیم
❈۵❈
باز چو بینیم رخ عاشقان
با طبق سیم نثار آمدیم
کامنت ها